بیل گیتس و فناوری 5G عامل کرونا

یک‌هشتم از استرالیایی‌ها بیل گیتس و فناوری ۵G را عامل شیوع ویروس کرونا می‌دانند

۱۳ درصد از استرالیایی‌ها به تئوری دخالت بیل گیتس در گسترش ویروس کرونا و ۴۴ درصد معتقدند این ویروس در آزمایشگاهی در شهر ووهان چین ساخته شده است.

هنگامی‌که از اعتقاد به تئوری‌های توطئه‌ی احمقانه درباره‌ی ویروس کرونا سخن به‌میان می‌آید، جوانان استرالیایی مستعدترین اشخاص هستند و البته شاید حداقل در نظرسنجی‌ها خودشان را این‌گونه نشان می‌دهند. براساس نظرسنجی تیم تحقیقاتی Essential Research در استرالیا، یک‌پنجم شرکت‌کنندگان در بازه‌ی سنی بین ۱۸ تا ۳۴ سال گفته‌اند به‌نوعی اعتقاد دارند مدیرعامل پیشین مایکروسافت، بیل گیتس، در پیدایش و گسترش ویروس کرونا نقش داشته است.

همین تعداد از شرکت‌کنندگان در نظرسنجی، به این سؤال که «آیا شبکه‌ی بی‌سیم ۵G برای گسترش بیماری کووید ۱۹ استفاده می‌شود؟»، پاسخ مثبت داده‌اند. با افزایش سن، تعداد افرادی با چنین عقایدی کمتر شده است و ۱۳ درصد از شرکت‌کنندگان در بازه‌ی سنی ۳۵ تا ۵۴ سال به تئوری‌های یادشده پاسخ مثبت داده‌اند. همچنین، تنها ۴ درصد از گروه بیش از ۵۵ سال به نظریه‌ی احمقانه درباره‌ی شبکه‌ی ۵G و ۸ درصد از آن‌ها به مزخرفات درباره‌ی بیل گیتس معتقدند.

در این نظرسنجی، براساس جنسیت، ۱۵ درصد از ۵۲۴ مرد پاسخ‌دهنده درقیاس‌با ۹ درصد از ۵۴۹ زن شرکت‌کننده به تئوری ۵G معتقد بودند. درعین‌حال، ۱۴ درصد از مردان و ۱۳ درصد از زنان به تئوری مربوط به بیل گیتس باور داشتند. درمجموع، این نظرسنجی نشان داد کمتر از یک‌هشتم، یعنی ۱۲ درصد از جامعه‌ی آماری مطالعه‌شده، معتقدند شبکه‌ی بی‌سیم ۵G برای گسترش ویروس کرونا استفاده می‌شود و در همین حال، ۱۳ درصد از شرکت‌کنندگان به این سؤال که «آیا بیل گیتس در پیدایش و شیوع بیماری کووید ۱۹ نقش داشته است؟» پاسخ مثبتی داده‌اند.

نظرسنجی کرونا استرالیا

درحدود ۴۰ درصد از پاسخ‌دهندگان گفته‌اند معتقدند ویروس کرونا در آزمایشگاهی در شهر ووهان چین ساخته شده است و همین تعداد شرکت‌کننده نظر مخالفی داشتند. همچنین، ۷۷ درصد از جامعه‌ی آماری باور داشتند شیوع ویروس کرونا در چین بدتر از آن ‌چیزی است که در آمار رسمی پکن نشان داده می‌شود.

صبح امروز، وزیر ارتباطات استرالیا، پائول فلچر، تلاش کرد هرگونه ارتباط بین ویروس کرونا و فناوری ۵G‌ را انکار کند. وی گفت انتشار چنین اطلاعات اشتباهی و غیرمسئولانه و خطرناک، بالقوه برای جامعه مضر است. او گفت:

هرگونه اظهار عقیده مبنی‌بر ارتباط بین فناوری ۵G و ویروس کرونا بی‌پایه‌واساس است. همان‌گونه که مدیر ارشد پزشکی (مشاور ارشد دولت در امور درمانی) گفت، ۵G باعث [ابتلا به] ویروس کرونا نمی‌شود و این ویروس را پخش نمی‌کند. دولت استرالیا هرگونه خراب‌کاریِ زیرساخت‌های ارتباطی را تحمل نخواهد کرد. از استرالیایی‌ها می‌خواهم هرگونه فعالیت مشکوک را به پلیس محلی خود گزارش دهند. آسیب واردشده به شبکه‌ی تلفن موبایل، ارتباطات حیاتی را قطع و خطر جدی ایجاد می‌کند و اگر شخصی نتواند با مرکز اورژانس تماس بگیرد، ممکن است به مرگ او منجر شود.

همچنین، فلچر گفت حمله به دکل‌های مخابراتی جرم است. با اینکه مناطق اطراف استرالیا به‌دنبال رفع محدودیت‌ها درباره‌ی ویروس کرونا هستند، در نظرسنجی یادشده درحدود یک‌چهارم از شرکت‌کنندگان معتقد بودند دولت باید در یک‌ ماه آینده اجازه دهد مردم در مکان‌های کاری و رستوران‌ها حضور یابند. یک‌چهارم نیز تصور می‌کنند پایان ژوئن، زمان مناسبی برای رفع محدودیت‌ها است. همچنین، ۲۵ درصد معتقدند برای برداشتن قرنطینه هنوز زود است و تنها ۹ درصد از افراد، خواستار رفع محدودیت‌ها در اسرع وقت هستند.

منبع: zoomit.ir

شبیه‌سازی مایکروسافت روی ARM

مایکروسافت به شبیه‌‌سازی کدهای ۶۴ بیتی روی لپ‌تاپ‌های ARM نزدیک می‌شود

ویندوز ۱۰ مورد استفاده در لپ‌تاپ‌های مجهز به پردازنده‌های ARM تغییراتی  را تجربه خواهد کرد. بر اساس اطلاعات جدید، مایکروسافت در آینده نزدیک امکان اجرای کدهای ۶۴ بیتی را روی این محصولات فراهم می‌کند. در حال حاضر لپ‌تاپ‌های مجهز به پردازنده‌های ARM از شبیه‌سازی WoW برای اجرای کد Win32 روی کامپیوترهای x64 و اجرای کد Win32 روی معماری ARM64 استفاده می‌کنند. در حالت کلی لپ‌تاپ‌های ویندوز ۱۰ مجهز به پردازنده‌های ARM از برنامه‌های ۶۴ بیتی ویندوز پشتیبانی نمی‌کنند.

بنابر اطلاعات جدیدی که توسط حساب توییتری «Longhorn» و بر پایه کامیت گیت هاب مایکروسافت منتشر شده، در آینده امکان شبیه‌سازی کد x64 روی لپ‌تاپ‌های ARM64 فراهم می‌شود. این معماری جدید با نام ARM64EC شناخته می‌شود که برای اجرای x86_64 روی دستگاه‌های ARM64 کاربرد دارد.

این کامیت در مارس ۲۰۲۰ توسط یکی از مهندسان مایکروسافت، «کنی کر» ایجاد شده. نزدیک به یک سال پیش هنوز فعال‌سازی شبیه‌ساز اپلیکیشن‌های x64 روی لپ‌تاپ‌های مجهز به ویندوز ۱۰ و پردازنده‌های ARM کاملا مشخص نبود و مایکروسافت توسعه‌دهندگان را تشویق به کامپایل دوباره برنامه‌های خود به ARM64 می‌کرد.

با امکان اجرای برنامه‌های x64 روی لپ‌تاپ‌های مجهز به پردازنده‌های ARM، این محصولات می‌توانند در بازار با محصولات مجهز به پردازنده‌های اینتل رقابت نزدیک‌تری داشته باشند. شاید این اقدام مایکروسافت باعث شود شاهد تولید پردازنده‌های ARM قدرتمندتری باشیم و همچنین سهم اینتل در این بخش از بازار کاهش پیدا کند.

علاوه بر مایکروسافت که بدنبال افزایش کارایی پردازنده‌های ARM در لپ‌تاپ‌های مجهز به سیستم عامل خود است، اپل نیز قصد دارد میزان استفاده از پردازنده‌های اینتل را کاهش دهد. بر اساس اطلاعات منتشر شده، این شرکت اوایل سال آینده میلادی مک‌بوک را با پردازنده‌های اختصاصی وارد بازار می‌کند.

چیپست‌های سری A اپل در سال‌های اخیر پیشرفت‌های زیادی داشته‌اند و می‌توانند برای استفاده در لپ‌تاپ‌ها بهینه‌سازی شوند. با توجه به این موضوع، شاید به مرور شاهد پایان حکمرانی اینتل در بازار پردازنده‌های لپ‌تاپ باشیم.

منبع: digiato.com

خرید NextVR توسط اپل

اپل شرکت واقعیت مجازی NextVR را خرید؛ هدست VR زودتر از راه می‌رسد؟

اپل شرکت واقعیت مجازی «NextVR» را تصاحب کرد. تخصص این شرکت ضبط رویدادهای زنده مثل کنسرت‌ها و مسابقات ورزشی برای هدست‌های واقعیت مجازی است. اپل احتمالا می‌خواهد از فناوری‌ها و تخصص شرکت یاد شده برای توسعه هدست واقعیت افزوده یا مجازی استفاده کند.

۹to5Mac اوایل ماه آوریل سال جاری میلادی برای اولین بار خبر خرید شرکت NextVR توسط اپل را منتشر کرد. اپل و NextVR این خبر را تأیید نکردند و تا چندین هفته سکوت کردند. ۹to5Mac می‌گوید اپل این شرکت را با قیمت ۱۰۰ میلیون دلار تصاحب کرده، اما کمپانی کوپرتینویی از فاش کردن رقم قرارداد خودداری می‌کند.

اپل در بیانیه‌ای کوتاه به بلومبرگ می‌نویسد: «اپل هر چند وقت یکبار شرکت‌های فناوری کوچک را تصاحب می‌کند. ما معمولاً در مورد اهداف و برنامه‌های خود صحبتی نمی‌کنیم.»

در حال حاضر معلوم نیست اپل چگونه می‌خواهد از فناوری‌های شرکت NextVR استفاده کند، اما گزارشات متعدد حاکی از آنند که این شرکت در حال توسعه عینک واقعیت افزوده و همچنین هدست واقعیت مجازی است و احتمالاً یکی یا هر دوی آن‌ها مثل هدست‌هایی همچون Windows Mixed Reality، هولولنز و Magic Leap One دارای قطعه VR خواهند بود.

بر اساس داده‌های پلتفرم Crunchbase، شرکت NextVR در یک دهه گذشته بیش از ۱۱۵ میلیون دلار سرمایه جذب کرده است. این شرکت سال ۲۰۰۹ تأسیس شد و تمرکز خود را به جای جنبه سخت افزاری واقعیت مجازی، روی ضبط و فشرده سازی ویدیوها برای هدست‌های ۳۶۰ درجه معطوف کرد.

شرکت NextVR در گذشته با ارگان‌هایی مثل CNN و لیگ‌های ورزشی مثل NBA و NASCAR برای پخش بازی‌ها و رویدادها برای هدست‌های واقعیت مجازی همکاری کرده است.

اپل دست کم سه شرکت را در سال جاری میلادی تصاحب کرده است. این شرکت پیش‌تر استارتاپ ایرلندی Voysis فعال در زمینه فناوری‌های صوتی و همچنین اپلیکیشن هواشناسی معروف Dark Sky را خریداری کرده بود.

منبع: digiato.com

گوگل کروم به بینگ

مایکروسافت موتور جستجوی پیش‌فرض کروم را به بینگ تغییر می‌دهد

مایکروسافت اعلام کرده است که می‌خواهد موتور جست‌و‌جوی پیش‌فرض مرورگر کروم را برای کسانی که از سرویس Office 365 ProPlus استفاده می‌کنند به بینگ تغییر دهد.

مایکروسافت به‌تازگی از تجدیدنظر در برخی برنامه‌های قبلی خود در زمینه‌ی اعمال تغییراتی روی موتور جست‌و‌جوی پیش‌فرض گوگل کروم (Google Chrome)‌ خبر داده است. غول ردموندی حوزه‌ی فناوری در اطلاعیه‌ای گفته است قصد دارد افزونه‌ای برای مرورگر کروم در دسترس قرار دهد که باعث می‌شود موتور جست‌و‌جوی پیش‌فرض آن از گوگل به بینگ تغییر کند. این افزونه که مخصوص کاربران سرویس اشتراکی آفیس ۳۶۵ است، در ابتدا برای مدتی بعد برنامه‌ریزی شده بود؛ بااین‌حال مایکروسافت تصمیم گرفته آن را زودتر در دسترس قرار دهد.

مایکروسافت در ابتدا قصد داشت افزونه‌ی موردبحث کروم را همراه‌با نسخه‌ی ۲۰۰۲ سرویس آفیس ۳۶۵ پرو پلاس (Office 365 ProPlus) در بین ماه‌های فوریه تا ژوئیه ۲۰۲۰ (بهمن ۱۳۹۸ تا مرداد ۱۳۹۹) منتشر کند؛ بااین‌حال طبق برنامه‌ریزی جدید، ردموندی‌ها قصد دارند این افزونه‌ی جدید را طی ماه جاری میلادی به‌عنوان بخشی از نسخه‌ی ۲۰۰۵ آفیس پرو پلاس در دسترس کاربران این سرویس قرار دهند. مایکروسافت تاکنون تاریخ انتشار دقیق نسخه‌ی ۲۰۰۵ پرو پلاس را اعلام نکرده است.

مایکروسافت طی چند وقت اخیر به‌دفعات تغییراتی در برنامه‌های پیشین خود اعمال و به‌طور معمول دنیاگیری ویروس کرونا را دلیل اصلی آن‌ها اعلام کرده است؛ بااین‌حال این شرکت تاکنون به‌طور مشخص نگفته است که چرا قصد دارد افزونه‌ی کروم را زودتر از موعد مقرر برای کاربران منتشر کند. در روزهای نخست سال جاری میلادی مایکروسافت تقریبا بدون هیاهوی رسانه‌ای اعلام کرد که موتور جست‌و‌جوی پیش‌فرض مرورگر گوگل کروم را روی رایانه‌هایی که آفیس ۳۶۵ پرو پلاس در آن‌ها اجرا می‌شود، به بینگ تغییر می‌دهد.

بینگ موتور جست‌و‌جوی اختصاصی مایکروسافت به‌حساب می‌آید که از آن به‌عنوان یکی از رقبای گوگل یاد می‌شود. آفیس ۳۶۵ پرو پلاس شامل اپلیکیشن‌هایی کاربردی است که در نقش قلب تپنده‌ی سرویس اشتراکی سازمانی آفیس ۳۶۵ ظاهر می‌شوند. البته در نظر داشته باشید که مایکروسافت مدتی پیش سرویس آفیس ۳۶۵ را به مایکروسافت ۳۶۵ تغییرنام داد. در پی این اتفاق، نام سرویس آفیس ۳۶۵ پرو پلاس نیز به مایکروسافت ۳۶۵ اپس (Microsoft 365 Apps) تغییر کرد.

تغییر موتور جست‌و‌جوی پیش‌فرض کروم به‌منظور پیاده‌سازی کامل پروژه‌ی مایکروسافت سرچ، لازم است؛ مایکروسافت سرچ درزمانی که با حساب کاربری آفیس ۳۶۵ همگام‌سازی شود به کاربران امکان می‌دهد ازطریق نوار آدرس مرورگر به‌دنبال اطلاعات داخلی شرکت بگردند و برای مثال به‌راحتی اسناد خاصی را که در وان‌درایو یا شیرپوینت قرار گرفته‌اند، پیدا کنند. این امکان از مدت‌ها پیش توسط مرورگر اختصاصی مایکروسافت یعنی اج ارائه می‌شود. مرورگری که در اتفاقی کاملا قابل‌پیش‌بینی به‌صورت پیش‌فرض از موتور جست‌و‌جوی بینگ استفاده می‌کند.

مشتریان مایکروسافت در روزهای نخست اعلام این خبر تلاش کردند به‌روش‌های مختلف سیاست جدید ردموندی‌ها را موردانتقاد قرار دهند؛ آن‌ها به‌دفعات سعی کردند از تصمیم جدید مایکروسافت به‌عنوان «دست‌برد غیرقانونی در مرورگر کروم» یا «تزریق بدافزار به آن» یاد کنند. مشتریان می‌گویند این اقدام مایکروسافت در راستای وابسته‌کردن مرورگر کروم به موتور جست‌و‌جوی بینگ انجام می‌شود و به‌همین دلیل کاری اشتباه است. چند هفته نگذشته بود که مایکروسافت کمی از مواضع خود عقب‌نشینی کرد و گفت افزونه‌ی جدید کروم را به‌صورت خودکار برای کاربران آفیس ۳۶۵ پرو پلاس فعال نخواهد کرد. از آن زمان تاکنون، اطلاعات چندانی درمورد اقدامات دقیقی که مایکروسافت قصد دارد انجام دهد نمی‌دانستیم؛ تا اینکه سرانجام اطلاعیه‌ی جدید ردموندی‌ها منتشر شد.

طبق اطلاعیه‌ی جدید مایکروسافت، این شرکت قصد دارد ازطریق به‌روزرسانی ماه مه سرویس مایکروسافت ۳۶۵ اپس که از آن با نام نسخه‌ی ۲۰۰۵ یاد می‌شود، نصب افزونه‌ی ویژه‌ی کروم را به‌منظور تغییر موتور جست‌و‌جوی پیش‌فرض آن از گوگل به بینگ، پیشنهاد کند. این افزونه که در ابتدا برای نسخه‌ی ۲۰۰۲ برنامه‌ریزی شده بود، اکنون قرار است با نسخه‌ی ۲۰۰۵ در دسترس قرار گیرد. افزونه‌ی جدید کروم قرار است ابتدا اواخر ماه جاری میلادی برای آن‌دسته از رایانه‌های مبتنی‌بر ویندوز ۱۰ منتشر شود که بیلدهای جدید را ازطریق کانال ماهانه (Monthly Channel) دریافت می‌کنند.

کانال دیگری تحت عنوان (Monthly Channel (Targeted برای دریافت بیلدها وجود دارد که به کاربران امکان می‌دهد نگاهی اولیه به به‌روزرسانی ماهانه بیندازند؛ رایانه‌هایی که بیلدهای جدید را ازطریق کانال (Monthly Channel (Targeted دریافت می‌کنند تا اواسط ماه جاری میلادی افزونه‌ی جدید را دریافت خواهند کرد. ناگفته نماند بیلدهای کانال (Monthly Channel (Targeted حدودا یک هفته پیش از Monthly Channel منتشر می‌شوند.

مایکروسافت در حال حاضر جزئیات دقیق مربوط‌به کانال‌های دیگر را اعلام نکرده است. این شرکت در بخش توضیحات کانال‌های Semi-Annual Channel و (Semi-Annual Channel (Targeted از عبارت «مشخص خواهد شد» استفاده کرده است. براساس اطلاعات رسمی، به‌روزرسانی بعدی مایکروسافت ۳۶۵ اپس ازطریق کانال Semi-Annual Channel احتمالا نسخه‌ی ۲۰۰۸ است و انتشار آن برای ماه اوت ۲۰۲۰ (مرداد و شهریور ۱۳۹۹) برنامه‌ریزی شده.

مایکروسافت همچنین به تشریح این موضوع پرداخته است که افزونه‌ی جدید کروم تحت چه شرایطی و به چه صورتی روی دستگاه‌ها نصب می‌شود. بسیاری از منتقدان در روزهای نخست اعلام این پروژه از مایکروسافت درخواست کردند که اجازه‌ی نصب کردن یا نکردن افزونه را برای‌شان صادر کند. به‌همین دلیل تنها کسانی که تمایل داشته باشند می‌توانند افزونه‌ی کروم را برای تغییر موتور جست‌وجوی پیش‌فرض آن از گوگل به بینگ نصب کنند. ادمین سرویس مایکروسافت ۳۶۵ اپس با فعال کردن تیک گزینه‌ای خاص در بخش تنظیمات، می‌تواند تعیین کند که خواستار دریافت افزونه‌ی گوگل است یا خیر.

نکته‌ی مهم دیگری نیز مطرح می‌شود. سرویسی ویژه که فعلا نام آن را نمی‌دانیم در پس‌زمینه‌ی دستگاه‌ها اجرا خواهد شد؛ این سرویس تنظیماتی را که ادمین مایکروسافت ۳۶۵ اپس روی این سرویس اعمال کرده موردبررسی قرار می‌دهد و اگر تشخیص دهد که تیک مربوطه فعال شده است، افزونه‌ی کروم را نصب می‌کند. نصب سرویسی که در پس‌زمینه اجرا می‌شود به‌صورت خودکار اتفاق خواهد افتاد. این سرویس درواقع بخشی از بیلد جدید مایکروسافت ۳۶۵ اپس به‌حساب می‌آید که انتشار آن ازطریق کانال‌های Monthly Channel و (Monthly Channel (Targeted اتفاق می‌افتد. مایکروسافت می‌گوید سرویس موردبحث تنها برای رایانه‌هایی در دسترس قرار می‌گیرد که عضو اکتیو دایرکتوری (Active Directory) باشند. ردموندی‌ها در بیانیه‌ی جدید خود به‌وضوح اعلام می‌کنند سرویس ویژه‌‌ای که در پس‌زمینه اجرا می‌شود روی دستگاه‌هایی که صرفا عضو دامنه‌ی آژور اکتیو دایرکتوری (Azure Active Directory موسوم‌به AAD) باشند نصب نخواهد شد.

مایکروسافت همچنین در بیانیه‌ی خود روش‌هایی به کاربران ارائه می‌دهد تا اگر تمایلی به استفاده از سرویس موردبحث ندارند از نصب آن روی رایانه جلوگیری کنند. این شرکت همچنین ازطریق این دستورالعمل به کاربرانش امکان می‌دهد سرویس یادشده را حتی پس از نصب روی رایانه، حذف کنند. برخی افراد ممکن است با خود فکر کنند که مایکروسافت امکان دارد در آینده ازطریق آن به‌هر دلیلی بدون اجازه‌ی کاربر و بدون توجه به فعال شدن تیک مربوطه، افزونه‌ی کروم را روی رایانه نصب کند. بااین‌حال مایکروسافت چنین احتمالی را رد می‌کند. مایکروسافت در بخش نهایی اطلاعیه‌ی جدید خود می‌گوید برنامه‌ای مشابه به‌منظور انتشار افزونه‌ای ویژه برای مرورگر موزیلا فایرفاکس دارد.

منبع: zoomit.ir

شبکه‌های موبایل

شبکه‌های موبایل چگونه کار می‌کنند؟

در این مقاله، کارکرد و انواع شبکه ‌های ارتباطی بی‌سیم 0G، ۰.۵G، ۱G، ۲G، ۲.۵G و ۲.۷G توصیف و شبکه‌های پرکاربردی چون EDGE، GSM و GPRS واکاوی شده است.

ارتباطات بی‌سیم، یکی‌از فناوری‌های روبه‌رشد عصر حاضر است که با همه‌گیر شدن نسل پنجم از شبکه‌های ارتباطی، بیش از گذشته نمو پیدا می‌کند. ایده‌ی اولیه درمورد تکامل سیستم‌های ارتباطی بی‌سیم، از اصولی‌ترین دانش‌های موردنیاز برای هر محققی است. بسیاری از کاربران عادی اینترنت و شبکه‌های بی‌سیم نیز، هنوز تصور دقیقی از نحوه‌ی کارکرد این فناوری‌ها، به‌ویژه شبکه‌های تلفن همراه ندارند. در این مقاله، اطلاعات کاملی از انواع شبکه‌‌های موبایل و طرز کار آن‌ها جمع‌آوری شده است. البته در ابتدا تاریخچه‌ی مختصری را از سیر تکاملی سیستم‌های ارتباطی بی‌سیم شرح می‌دهیم.

امواج الکترومغناطیسی (EM) مهم‌ترین فاکتور برای پیشرفت ارتباطات بی‌سیم هستند. این‌نوع امواج، از بسامدهای بسیار پایین، یعنی ۳۰ هرتز، تا نورهای مرئی و درنهایت امواج گاما با بسامد ۳۰۰ اگزاهرتز را شامل می‌شوند. دانشمند هلندی، کریستیان هویگنس، اولین فردی بود که در سال ۱۶۷۸ میلادی روی بازتاب نور و تئوری بازتاب کار کرد. تئوری هویگنس نور را موج تصوّر می‌کرد و به خوبی می‌توانست مسائل مربوط‌به طول موج رنگ نور را توجیه کند.

بعدها در سال ۱۸۱۹ میلادی، با دانشی که از ماهیت موجی نور وجود داشت، برای اولین‌بار ارتباطات باسیم تبدیل‌به ارتباطات بی‌سیم شد. در سال ۱۸۳۱ میلادی، فارادی معادلات استنتاجی الکترومغناطیس و امواج را که مکسول پایه‌ریزی کرده بود، اثبات کرد. در سال ۱۸۹۶، هرتز به‌صورت تجربی بازتاب و اشاعه‌ی امواج الکترومغناطیسی را به‌صورت جداگانه در فاصله‌ی چندمتری اعتبارسنجی کرد و مارکونی ارتباط بی‌سیمی را از فاصله‌ی ۳ کیلومتری به‌وجود آورد. تمامی مواردی که در ادامه آماده است، باعث محبوبیت فناوری ارتباط از راه دور شد. جدول زیر، خلاصه‌ای از روند پیشرفت سیستم‌های ارتباطی بی‌سیم است.

سال توسعه جزئیات
۱۸۹۶ میلادی گولیلمو مارکونی اولین تلگراف بی‌سیم دیجیتالی، برپایه‌ی کد مورس را اختراع کرد . روی طول موج یک مگاهرتز کار می‌کرد
۱۹۰۶ میلادی اولین کنفرانس رادیویی جهان ـ
۱۹۰۷ میلادی در آمریکا برای اولین‌بار ارتباطات بی‌سیم فراتر از اقیانوس اطلس محقق شد. از ایستگاه‌های پایه‌ی عظیم استفاده شد
۱۹۱۵ میلادی اولین ارتباط بی‌سیم صوتی در سان‌فرانسیسکو ابداع شد. ـ
۱۹۲۰ میلادی مارکونی امواج کوتاه را کشف کرد. ـ
۱۹۵۸  میلادی اولین سیستم موبایل رادیویی برای تلفن‌ها با نام A-Netz در آلمان اختراع شد. دامنه‌ی فرکانس این محصول، ۱۶۰ مگاهرتز بود. اثر تخریبی هندآف کاهش یافت و پوشش شبکه ۸۰ درصد بود
۱۹۸۵  میلادی سیستم ارتباطات با دسترسی کامل (TACS) در بریتانیا ابداع شد. ـ
۱۹۸۶ میلادی C-Netz که اولین نسل از سیستم تلفن همراه آنالوگ بود، در آلمان اختراع شد. دامنه‌ی فرکانس این محصول، ۴۵۰ مگاهرتز بود. ـ
۱۹۹۲ میلادی معرفی سیستم جهانی ارتباطات جهان (GSM یا ۲G) کاملا دیجیتال، دامنه‌ی فرکانس ۹۰۰ مگاهرتز، ۱۲۴ کاناله، انتقال داده با سرعت ۹٫۶ کیلوبیت‌برثانیه
۱۹۹۴ میلادی GSM روی فرکانس ۱۸۰۰ مگاهرتز با نام سرویس دیجیتال سلولی (DCS1800) معرفی شد سلول‌های کوچک‌تر
۱۹۹۷ میلادی ساخت شبکه‌ی بی‌سیم محلی (Wireless LANs) استاندارد IEEE، دامنه‌ی فرکانس بین ۲٫۴ تا ۲٫۵ گیگاهرتز، سرعت ۲ مگابیت‌برثانیه
۱۹۹۸ میلادی سامانهٔ جهانی مخابرات سیار (UMTS) ابداع شد. ـ
۱۹۹۹ میلادی استاندارد  IEEE802.11b برای شبکه‌های بی‌سیم محلی منتشر شد. پهنای باند تا ۱۱ مگابیت‌برثانیه افزایش یافت
۲۰۰۰ تا ۲۰۲۰ میلادی اختراع بلوتوث، ساخت و پیاده‌سازی فناوری ۳G، ۴G و ۵G سامانهٔ جهانی مخابرات سیار (UMTS)، دسترسی به بسته‌های پر سرعت (HSPA)، دسترسی به بسته‌های پر سرعت ماهواره‌ای (HSDPA)، دسترسی +HSPA، استاندارد تکامل بلندمدت (LTE)، پروژه‌ی همکاری نسل سوم (۳GPP)

دکل‌های مخابراتی و ایستگاه‌های پایه

پیش از هرگونه بحثی پیرامون شبکه‌های تلفن همراه، لازم است تا طرز کار دکل‌های مخابراتی تشریح شود. برای درک نحوه‌ی عملکرد دکل‌های مخابراتی و ایستگاه‌های پایه، تلفن‌های خانگی بی‌سیم را درنظر بگیرید. همانگونه ‌که از نام این محصول پیدا است، گوشی بی‌سیمی که کاربران با آن راه می‌روند و صحبت می‌کنند، به‌صورت بی‌سیم به ایستگاه پایه‌ی کوچکی متصل و ایستگاه پایه‌ی یادشده نیز ازطریق سیم به خط تلفن وصل شده است.

دراصل دکل‌های مخابراتی و ایستگاه‌های پایه‌ای که خدمات صوتی و انتقال داده‌ها را در دستگاه‌های مختلف امکان‌پذیر می‌کنند، کارکرد مشابهی با تلفن‌های بی‌سیم خانگی دارند. البته پرواضح است که دکل‌های یادشده درمقایسه‌با تلفن‌های بی‌سیم خانگی مقاوم دربرابر شرایط بد آب‌و‌هوایی هستند، محدوده‌ی بزرگتری را پوشش می‌دهند، از صدها هزار دستگاه تلفن همراه پشتیبانی می‌کند، در فرکانس‌های رادیویی متفاوتی کار می‌کنند و به کاربران اجازه می‌دهند تا حین جابه‌جایی از یک ایستگاه پایه به دیگری، حتی هنگام رانندگی در بزرگ‌راه‌ها به شبکه متصل بمانند.

سلول مخابراتی

دکل‌ها، سلول‌ها و ساختارهای شش‌ضلعی، عناصر کلیدی برای طراحی و بهره‌برداری از شبکه‌های ارتباطی بی‌سیم هستند. در یک دنیای بی‌سیم، هر سلول ناحیه‌ی جغرافیایی از یک منطقه است که تحت پوشش یک دکل مخابراتی قرار می‌گیرد. هر ناحیه به‌گونه‌ای انتخاب شده است تا اطمینان حاصل شود هر سلول جداگانه، شبکه‌ی به‌هم‌پیوسته‌ی محکمی بدون نقطه‌ی کور در پوشش شبکه یا هم‌پوشانی غیرضروری ایجاد کند. مهندسان برای پاسخ‌گویی به تقاضا، از ساختار شش‌ضلعی برای طراحی شبکه‌های سلولی و محل دقیق استقرار دکل‌ها استفاده می‌کنند.

شبکه‌ی دسترسی رادیویی (RAN) پایه‌و‌اساس تمامی سرویس‌ها و اپلیکیشن‌های موبایلی است

کار اصلی دکل مخابراتی، بالا نگه‌داشتن آنتن‌هایی است که فرکانس رادیویی (RF) را از گوشی‌های موبایل و دستگاه‌هایی از این دست دریافت می‌کنند. کابل‌هایی از آنتن‌های مخابراتی خارج و به‌سمت تجهیزات ایستگاه‌های پایه‌ای هدایت می‌شوند که معمولا روی سطح زمین و داخل کابینی مهروموم‌شده از تجهیزات مخابراتی قرار دارند. اجزای ایستگاه پایه شامل دستگاه فرستنده و گیرنده‌، تقویت‌کننده‌های سیگنال، کمباینرها و کنترلرهای سیستم است. دستگاه فرستنده و گیرنده‌، ازطریق آنتن وظیفه‌ی ارسال و دریافت سیگنال‌های رادیویی را برعهده دارد. درواقع، این دستگاه‌ها سیگنال‌ها را بین تلفن‌های همراه و سایر ایستگاه‌های پایه جابه‌جا می‌کنند. در برخی از دکل‌های مخابراتی، به‌جای دستگاه‌های فرستنده‌و‌گیرنده، دیش‌های مخابراتی شبیه‌به طبل وجود دارند که وظیفه‌ی اتصال ایستگاه پایه به دیگر ایستگاه‌ها را برعهده دارند. همچنین تعداد معدودی از این سازه‌ها از فیبر نوری برای ارتباط‌با دیگر ایستگاه‌ها بهره می‌برند.

برای اطمینان از اینکه آنتن‌ها برای پوشش کل منطقه‌ی سلولِ هدف، در ارتفاع کافی قرار دارند، دکل‌های مخابراتی را با ارتفاع ۱۵ تا ۶۰ متر می‌سازند. برج‌های مخابراتی می‌توانند سازه‌ای مستقل همچون تیر آهنی یا چهارچوب‌های مشبک باشند، یا به سازه‌های دیگری همچون چراغ راهنمایی، پل‌ها، تونل‌ها و بیلبوردها ضمیمه شوند. برای تطبیق با مسائل زیبایی‌شناسی جامعه، استتار این‌نوع سازه‌ها روبه‌افزایش است تا شبیه درختان یا پرچم‌ها دیده شوند یا درون سازه‌هایی دیگر همچون ناقوس کلیسا مخفی شوند.

طیف امواج رادیویی، دکل مخابراتی، تجهیزات ایستگاه پایه و دستگاه‌های موبایل کاربران همه‌باهم یک شبکه‌ی دسترسی رادیویی (RAN) را شکل می‌دهند. RAN، پایه‌و‌اساس تمامی سرویس‌ها و اپلیکیشن‌های موبایلی است؛ درست مانند شبکه‌های فیزیکی ساخته‌شده از فیبر نوری، سیم مسی تلفن‌های ثابت و داده‌ها و سرویس‌های تلوزیونی در خانه‌ها و سازمان‌ها. درنهایت می‌توان گفت، RAN زیرساخت قابل‌اعتماد و مستحکمی را از شبکه‌ی ارتباطاتی بی‌سیم ایجاد می‌کند.

 

 

شبکه‌های تلفن همراه

هنگامی‌که اپراتورهای تلفن همراه درباره‌ی حرف G صحبت می‌کنند، منظورشان نسل فناوری بی‌سیم است؛ هرنسلی قادر به پشتیبانی از تعداد بیشتری از کاربران است و قابلیت‌های انتقال داده‌ی بهتری را ارائه می‌دهد. در کل فناوری‌های بی‌سیم، در ۵۰ سال گذشته رشد بی‌سابقه‌ای را تجربه کرده‌اند و توانایی بیشتری در انتقال داده دارند. شکل زیر روند رشد نسل‌های مختلف شبکه‌های موبایلی را نشان می‌دهد.

تکامل شبکه های موبایل

 

 

شبکه موبایلی 0G

فناوری 0G که پیش‌تر برای سیستم‌های مخابراتی طراحی شده است، با عنوان سیستم‌های تلفنی و رادیویی همراه نیز شناخته می‌شود. تاریخچه‌ی فناوری یادشده، به پس از جنگ جهانی دوم باز می‌گردد. در آن دوران که خبری از شبکه‌های سلولی نبود، اپراتورهای موبایل تماس‌ها را برقرار می‌کردند و تنها تعداد معدودی از کانال‌های ارتباطی دردسترس بود. این دستگاه‌ها از ویژگی هندآف پشتیبانی نمی‌کردند و درواقع نمی‌توانسند فرکانس کانال‌ها را تغییر دهند. فناوری 0G به دهه‌ی ۱۹۷۰ بازمی‌گردد؛ زمانی‌که خبری از فناوری سلولی تلفن‌های موبایل نبود و فناوری 0G پیش از اختراع تلفن همراه، تنها دستگاه‌هایی همچون تلفن‌های رادیویی داخل اتومبیل‌ها را شامل می‌شد.

سیستم‌های تلفنی و رادیویی همراه، پایه‌ی فناوری سیستم‌های سلولی هستند. سیستم‌های یادشده ، پس از آن لقب 0G یا نسل صفرم را دریافت کردند که نسل اول از شبکه‌ی تلفن بی‌سیم پدید آمد. فناوری‌های به‌کاررفته در 0G شامل PTT (فشار برای صحبت)، MTS (سیستم‌های تلفن موبایل)، IMTS (سیستم‌های بهبودیافته‌ی تلفن موبایل)، AMTS (سیستم‌های پیشرفته‌ی تلفن موبایل)، OLT (مخففی از عبارت نروژی Offentlig Landmobil Telefoni به‌مفهوم تلفن همراه زمینی عمومی) و MTD (عبارتی سوئدی به‌مفهوم سیستم تلفن همراه) است. برای اولین‌بار افراد مشهور، کارشناسان ساخت‌و‌ساز و تجار از فناوری 0G برای ارتباطات صوتی اولیه استفاده می‌کردند.

 

 

PPT یا Push to Talk

Push to Talk وسیله‌ی ارتباط فوری است که درحال‌حاضر در سرویس‌های شبکه‌های بی‌سیم سلولی استفاده می‌شود. این فناوری از یک دکمه‌ی دستگاه استفاده می‌کند تا همانند بی‌سیم‌های واکی‌تاکی ابتدا صوت را منتقل کند و سپس با فشردن دکمه، تبدیل‌به گیرنده‌ی امواج شود. PPT، تلفن همراه را از یک حالت کاملا دوسویه که هر دو مخاطب در آن به‌صورت هم‌زمان صدای هم را می‌شنوند، تبدیل‌به حالتی نیمه‌دوسویه می‌کند که در این حالت، تنها یکی از مخاطبان در آن واحد می‌تواند صدای دیگری را دریافت کند.

تمامی شرکت‌های بزرگ مخابراتی، نسخه‌ای از این ویژگی را در شبکه‌های تلفن همراهشان عرضه می‌کنند. نسخه‌های جدید از PPT، که PoC (فشار برای صحبت در شبکه‌های سلولی) نامیده می‌شوند، روی شبکه‌های ۲.۵G و ۳G نیز ارائه می‌شوند.

 

 

MTS یا سیستم‌های تلفن موبایل

اولین سیستم سلولی جهان را شرکت ژاپنی تلفن و تلگراف نیپون (NTT) در سال ۱۹۷۹ میلادی در توکیو عملیاتی کرد.

MTS سیستمی است که پیش از ابداع شبکه‌های سلولی، با بهره‌گیری از امواج رادیویی با فرکانس بسیار بالا (VHF) بین دستگاه موبایل و تلفن‌های ثابت ارتباط برقرار می‌کرد. MTS معادلی از ویژگی رادیوتلفن سرویس‌های تلفن ثابت روی زمین بود.

سرویس MTS، یکی از اولین استانداردهای تلفن همراه در جهان بود. ویژگی یادشده برای برقراری تماس در هر دو جهت از اپراتور کمک می‌گرفت؛ به این معنی که اگر شخصی از تلفن ثابت با گوشی موبایل تماس می‌گرفت، این تماس ابتدا به اپراتور موبایل متصل می‌شد و او تماس را برقرار می‌کرد. به‌همین ترتیب، برای برقراری تماس با خارج از کشور کاربر باید ابتدا از اپراتور درخواست می‌کرد و او پس گرفتن شماره‌ی تماس‌گیرنده و مقصد، اقدام به برقراری تماس می‌کرد.

 

 

IMTS یا سیستم‌های بهبودیافته‌ی تلفن موبایل

IMTS سیستمی است که پیش از ابداع شبکه‌های سلولی و پس از سیستم MTS، با بهره‌گیری از امواج رادیویی با فرکانس بسیار بالا (VHF) و امواج رادیویی با بالاترین فرکانس (UHF)، بین دستگاه موبایل و تلفن‌های ثابت ارتباط برقرار می‌کرد. IMTS معادلی از ویژگی رادیوتلفن سرویس‌های تلفن ثابت روی زمین بود.

سیستم IMTS در سال ۱۹۶۴ معرفی شد و به‌عنوان جایگزین سیستم‌های MTS، امکان برقراری تماس مستقیم را فراهم می‌کرد و لازم نبود کاربر ازطریق اپراتور تماس را برقرار کند.

 

 

AMTS یا سیستم‌های پیشرفته‌ی تلفن موبایل

سیستم‌های پیشرفته‌ی تلفن موبایل که نباید با سیستم پیشرفته‌ی گوشی موبایل (AMPS) اشتباه گرفته شود، یک روش ارتباط رادیویی برای شبکه 0G بود که عمدتا در سیستم‌های رادیویی حمل‌شدنی ژاپنی مورد استفاده قرار می‌گرفت. این فناوری همانند نسل پیشین خود، در فرکانس ۹۰۰ مگاهرتز کار می‌کرد.

 

 

Offentlig Landmobil Telefoni یا تلفن همراه زمینی عمومی

OLT، اولین شبکه‌ی زمینی تلفن همراه در نروژ بود. این سیستم در سال ۱۹۶۶ دایر و بعدها در سال ۱۹۹۰ کنار گذاشته شد. OLT در سال ۱۹۸۱ درحدود ۳۰ هزار کاربر موبایل داشت که باعث شده بود این سیستم، به بزرگ‌ترین شبکه‌ی تلفن همراه در جهان تبدیل شود. شبکه‌ی یادشده در باند VHF و فرکانس ۱۶۰ هرتز کار و برای مدولاسیون فرکانس روی ۱۶۰ تا ۱۶۲ مگاهرتز و برای واحد موبایل از فرکانس ۱۶۸ تا ۱۷۰ مگاهرتز استفاده می‌کرد. بسیاری از انواع این فناوری، نیمه‌دوسویه بودند؛ بااین‌حال تعداد معدودی از انواع گران‌قیمت این سرویس، امکان برقراری تماس دوسویه را میسر می‌ساختند.

 

 

MTD یا سیستم تلفن همراه

MTD یک سیستم تلفن همراه دستی برای باند فرکانس ۴۵۰ مگاهرتز بود. این شبکه در سال ۱۹۷۱ در سوئد معرفی شد و تا سال ۱۹۸۷ استفاده از آن رواج داشت. شبکه‌ی MTD در اوج خود ۲۰ هزار کاربر داشت و ۷۰۰ نفر به‌عنوان اپراتور در شرکت حامل آن، برای خدمات‌دهی به کاربران مشغول به کار بودند. MTD در دانمارک و نروژ نیز پیاده‌سازی شده بود و امکان رومینگ بین کشورهای حوزه‌ی اسکاندیناوی وجود داشت.

 

 

شبکه‌ی موبایلی ۰.۵G

۰.۵G مجموعه‌ای از فناوری‌ها با ویژگی‌های بهبودیافته نسبت‌به فناوری‌های 0G است. این سیستم‌های تلفن همراه اولیه، از سیستم‌های رادیوتلفنی که پیش‌تر ابداع شده بود قابل تمیز است؛ زیرا به‌جای اینکه بخشی از یک شبکه‌ی بسته مانند رادیوی پلیس یا سیستم اعزام تاکسی باشد، به‌عنوان سرویس تجاری دردسترس کاربران قرار می‌گرفت که قسمتی از شبکه‌ی تلفن عمومی بود. این تلفن‌های موبایل معمولا روی خودروها و کامیون‌ها قرار می‌گرفتند، ولی تعداد معدودی مدل با ظاهری شبیه‌به کیف دستی نیز تولید شدند. روی خودروها، معمولا دستگاه فرستنده و گیرنده در صندوق عقب نصب می‌شد و قسمت «سر» تلفن موبایل که شامل نمایشگر، گوشی و بخش شماره‌گیر می‌شد، در کنار صندلی راننده جای می‌گرفت. نمونه‌های اولیه از این فناوری عبارت‌اند از:

  • اتورادیوپیلین (ARP): در سال ۱۹۷۱ میلادی در کشور فنلاند اختراع شد و عنوان اولین شبکه‌ی تلفن موبایلی تجاری آن کشور را یدک می‌کشید.
  • سیستم B-Netz: در سال ۱۹۷۲ میلادی در کشور آلمان اختراع شد و دومین شبکه‌ی تلفن موبایلی تجاری آن کشور بود؛ اما اولین شبکه‌ای بود که برای برقراری تماس، به اپراتور نیازی نداشت.

 

شبکه‌ی موبایلی ۱G

۱G، اولین نسل از فناوری گوشی‌های بی‌سیم برپایه‌ی شبکه‌ی سلولی است. درواقع، این فناوری درون گوشی‌های همراه آنالوگ و در سال ۱۹۸۰ ارائه شد. پیش‌تر در سال ۱۹۷۹، شرکت ژاپنی تلفن و تلگراف نیپون (NTT) اولین سیستم سلولی جهان را در توکیو عملیاتی کرده بود. در اروپا، محبوب‌ترین سیستم‌های آنالوگ، تلفن همراه نوردیک (NMT) و سیستم ارتباطات با دسترسی کامل (TACS) بود و انواع دیگر از سیستم‌های یادشده، در دهه‌ی ۱۹۸۰ در سراسر این قاره معرفی شدند.

تمامی سیستم‌ها، قابلیت هندآف و رومینگ را داشتند؛ ولی این شبکه‌های سلولی، نمی‌توانستند بین کشورها ارتباط صوتی ایجاد کنند؛ چنین موردی بزرگ‌ترین نقص شبکه‌های ۱G به‌شمار می‌رفت. نسل اول از شبکه‌های تلفن همراه، ظرفیت پایینی داشت، هندآف قابل اعتمادی نداشت، کمبود لینک‌های صوتی در آن بیداد می‌کرد و از آن‌جایی که تماس‌های صوتی در دکل‌های رادیویی پخش می‌شد، امکان شنود مکالمه وجود داشت و امنیت شبکه بسیار پایین بود.

در ایالات متحده، اولین استانداری که برای فناوری ۱G ارائه شد، سیستم پیشرفته‌ی گوشی موبایل (AMPS) بود. کمیسیون ارتباطات فدرال (FCC)، سیستم AMPS را با پهنای باند ۴۰ مگاهرتزی و محدوده‌ی فرکانس ۸۰۰ تا ۹۰۰ مگاهرتز تعریف کرده بود. در سال ۱۹۸۸ میلادی، ۱۰ مگاهرتز تحت عنوان طیف گسترده (ES) به پهنای باند سیستم یادشده افزوده شد. در ایتالیا فناوری ۱G با استاندارد RTIM، در انگلیس تحت سیستم YACS، در فرانسه با فناوری RadioComm 2000 و در آلمان غربی، پرتقال و آفریقای جنوبی با استاندارد ارتباط از راه دور C-450 استفاده می‌شد.

فناوری ۱G جایگزینی برای نسل صفرم از شبکه‌های ارتباطی بوده و در تلفن‌های رادیویی همراه استفاده می‌شد. در این نسل از شبکه‌های ارتباطی، فناوری‌هایی همچون PTT، MTS، IMTS و AMTS گنجانده شده بود. آن‌چه که در زیر آمده است، مشخصات و ویژگی‌های کلیدی فناوری ۱G را نشان می‎‌دهد:

  • در دهه‌ی ۱۹۸۰ میلادی توسعه یافت و در اوایل دهه‌ی ۱۹۹۰ به تکامل رسید.
  • فناوری ۱G، سیستم آنالوگ قدیمی بود که از تلفن‌های همراه سلولی نسل اول پشتیبانی و سرعت انتقال داده‌ی ۲٫۴ کیلوبیت‌برثانیه را مهیا می‌کرد.
  • استاندارد AMPS برای اولین‌بار در ایالات متحده ارائه شد و نشان‌دهنده‌ی تمامی ویژگی‌های نسل اول شبکه‌های ارتباطی است.
  • اجازه‌ی برقراری تماس با خارج از کشور ارائه‌دهنده‌ی سرویس را به کاربران نمی‌داد.
نوع فناوری ۱G AMPS TACS NMT NTT RC 2000 C-450
مدولاسیون و نوع دسترسی چندگانه مدولاسیون فرکانس (FM) و دسترسی چندگانه تقسیم فرکانس (FDMA) FM و FDMA FM و FDMA FM و FDMA FM و FDMA FM و FDMA
سیگنال انتقالی از ایستگاه موبایل (گوشی موبایل)  به ایستگاه پایه (مگاهرتز) ۸۲۹ تا ۸۴۹ ۸۹۰ تا ۹۱۵ ۴۵۳ تا ۴۵۸ ۹۲۵ تا ۹۴۰ ۴۱۴٫۸ تا ۴۱۸ ۴۵۰ تا ۴۵۵
سیگنال انتقالی از ایستگاه پایه به ایستگاه موبایل (مگاهرتز) ۸۶۹ تا ۸۹۴ ۹۳۵ تا ۹۶۰ ۴۶۳ تا ۴۶۸ ۸۷۰ تا ۸۸۵ ۴۲۴٫۸ تا ۴۲۸ ۴۶۰ تا ۴۶۵
فضای موجود در کانال (کیلوهرتز) ۳۰ ۲۵ ۲۵/۱۲٫۵ ۲۵ ۱۲٫۵ ۱۰
تعداد کانال ۸۳۲ ۱۰۰۰ ۱۸۰ تا ۱۹۹۹ ۶۰۰ ۲۵۶ ۵۷۳

نسل دوم از شبکه‌های ارتباطی بی‌سیم از ۲G تا ۲.۷G

فناوری ۲G دومین نسل از شبکه‌های ارتباطی موبایل و برپایه‌ی فناوری‌های دیجیتال است. این فناوری در اوایل دهه‌ی ۱۹۹۰ میلادی معرفی شد و درواقع این کشور فنلاند بود که برای اولین‌بار در سال ۱۹۹۲ میلادی فناوری یادشده را عرضه کرد. فناوری ۲G خدماتی مانند پیام متنی (SMS)، پیام‌های تصویری و پیام‌های چندرسانه‌ای (MMS) را ارائه می‌کند. این سیستم امنیت بیشتری را هم برای فرستنده و هم گیرنده‌ی تماس و پیام فراهم می‌کند. در فناوری یادشده، تمامی پیام‌های متنی به‌صورت دیجیتالی رمزگذاری می‌شوند؛ درنتیجه تنها فرد گیرنده قادر به دریافت و خواندن پیام‌ها است.

سیستم ۲G از فناوری‌های دسترسی همراه دیجیتال (digital mobile access technology)، همچون TDMA و CDMA استفاده می‌کند. TDMA با تقسیم سیگنال‌ها به بازه‌های زمانی کوتاه، امکان استفاده‌ی کاربران بیشتری را از یک فرکانس فراهم می‌کند و درهمین‌حال CDMA به هر کاربر کد خاصی را اختصاص می‌دهد تا کاربران به‌صورت چندسویه باهم ارتباط برقرار کنند. سیستم TDMA، فناوری‌های GSM، PDC، iDEN و iS-136 را شامل می‌شود. سیستم CDMA نیز از فناوری IS-95 استفاده می‌کند.

نوع فناوری ۲G GSM IS-136 PDC IS-95
مدولاسیون و نوع دسترسی چندگانه TDMA TDMA TDMA CDMA
سیگنال انتقالی از ایستگاه موبایل (گوشی موبایل)  به ایستگاه پایه (مگاهرتز) ۸۹۰ تا ۹۱۵ ۸۲۵ تا ۸۴۹ ۹۴۰ تا ۹۵۶ ۸۲۴ تا ۸۴۹
سیگنال انتقالی از ایستگاه پایه به ایستگاه موبایل (مگاهرتز) ۹۳۵ تا ۹۶۰ ۸۶۹ تا ۸۹۴ ۸۱۰ تا ۸۲۶ ۸۶۹ تا ۸۹۴
فضای موجود در کانال (کیلوهرتز) ۲۰۰ ۳۰ ۲۵ ۱۲۵۰
تعداد کانال ۱۰۰۰ ۸۳۲ ۱۶۰۰ ۲۳۰۰

GSM یا سیستم جهانی ارتباطات

GSM یا سیستم جهانی ارتباطات همراه دراصل از اروپا منشا گرفته و تحسین‌برانگیزترین استاندارد در بین تمامی فناوری‌های ارتباطات همراه است و در بیش از ۲۱۲ کشور جهان استفاده می‌شود. استاندارد یادشده، رومینگ بین‌الملل را بین اپراتورهای تلفن همراه بسیار رایج کرده و باعث شده است کاربران در هر بخشی از جهان قادر به استفاده از گوشی‌های موبایلشان باشند. GSM برای ایجاد ارتباطات چندسویه تا ۸ تماس در هر کانال و در باندهای ۹۰۰ و ۱۸۰۰ مگاهرتز از TDMA استفاده می‌کند. GSM نه‌تنها برقراری تماس را محقق، بلکه داده‌ها را در بیشینه سرعت ۱۴٫۴ کیلوبایت‌برثانیه منتقل می‌کند. گفتنی است در ایالات متحده، سازمان FCC طیف موجی جدیدی را در فرکانس ۱۹۰۰ مگاهرتز برای این سیستم اختصاص داده است.

GSM از زمانی‌که ابداع شده، به‌طور مداوم بهبود یافته است تا خدمات بهتری را در بازار ارائه کند. فناوری‌های جدیدتر براساس سیستم اولیه‌ی GSM توسعه یافته‌اند تا بعدها تبدیل‌به سیستم‌های پیشرفته‌تری همچون نسل ۲.۵G از شبکه‌های تلفن همراه شوند.

برای درک بهتر فناوری GSM لازم است تا مفاهیمی همچون شبکه‌ی سوئیچینگ مدار (Circuit switching)، سوئیچینگ بسته (Packet switching)، شبکه‌ی تلفن سوئیچ‌شده‌ی عمومی (PSTN) و تبادل‌کننده‌ی تلفن توضیح داده شود. تبادل‌کننده‌ی تلفن یا سوئیچ تلفن، یک سیستم ارتباطی است که در شبکه‌ی تلفن سوئیچ‌شده‌ی عمومی (PSTN) یا سازمان‌های بزرگ استفاده می‌شود (به‌دلیل درهم‌تنیدگی مطالب، بعدتر توضیحات لازم در مورد PSTN داده می‌شود). این فناوری، خطوط تلفن مشترکین یا مدارهای مجازی سیستم‌های دیجیتال را برای برقراری تماس بین مشترکین به‌هم وصل می‌کند. پیش‌تر وظیفه‌ی تبادل‌کننده‌ی تلفن را اپراتورهای انسانی برعهده داشتند.

درمورد شبکه‌ی سوئیچ‌شده‌ی مداری، بهترین مثال شبکه‌ی تلفنی اولیه‌ی آنالوگ است. هنگام برقراری تماس از تلفنی به تلفن دیگر، سوئیچ‌هایی در سیستم تبادل‌کننده‌ی تلفن، مدار سیمی یک‌پارچه‌ای را بین دو تلفن و تا پایان مکالمه شکل می‌دهند؛ این روند، سوئیچینگ مدار نامیده می‌شود. در این سیستم، تنها اندکی تأخیر در حین برقراری اتصال به‌وجود می‌آید. کاربران دیگر هیچ‌گاه نمی‌توانند چنین مدارهایی را مختل کنند؛ زیرا مدار تا زمان آزاد‌شدن و ایجاد اتصال جدید، از هرگونه استفاده‌ی دیگر تماس‌گیرنده‌ها مصون است.

سوئیچینگ بسته، روشی برای گروه‌بندی داده‌ها داخل بسته‌ها هنگام انتقال از یک شبکه‌ی دیجیتال است. بسته‌ها از هدِر و پِی‌لود ساخته شده‌اند. در مبحث فناوری اطلاعات، هر هدر به داده‌ی تکمیلی اشاره دارد که در ابتدای بلاک داده‌ی در حال ذخیره یا انتقال قرار دارد. هنگام انتقال داده، داده‌ای که پس از هدر منتقل می‌شود، پی‌لود نام دارد. سخت‌افزار شبکه‌ای، داده‌ی درون هدر را برای هدایت بسته به مقصدی استفاده می‌کند که پی‌لود در آن استخراج (extract) شده و توسط اپلیکیشن استفاده می‌شود. سوئیچینگ بسته، اساس اصلی ارتباطات داده در شبکه‌های رایانه‌ای سراسر جهان است. تفاوت سوئیچینگ مدار و سوئیچینگ بسته در جدول زیر آمده است:

سوئیچینگ مدار سوئیچینگ بسته
در سوئیچینگ مدار، سه مرحله وجود دارد:

  • ایجاد اتصال
  • انتقال داده
  • قطع اتصال
در سوئیچسنگ بسته، انتقال داده‌ها به‌صورت مستقیم انجام می‌شود.
در سوئیچینگ مدار، هر واحد داده از کل آدرس مسیری که توسط منبع تهیه شده است اطلاع دارد. در سوئیچسنگ بسته، واحد داده تنها از مختصات نهایی که روترها تعیین می‌کنند اطلاع دارد.
در سوئیچینگ مدار، داده‌ها فقط در سیستم منبع پردازش می‌شوند. در سوئیچسنگ بسته، داده‌ها در تمامی گره‌های میانی از جمله سیستم منبع پردازش می‌شوند.
در سوئیچینگ مدار، تأخیر بین واحدهای داده یکنواخت است. در سوئیچسنگ بسته، تأخیر بین واحدهای داده یکنواخت نیست.
مسیر برای انتقال داده ثابت است، پس می‌توان از هر پهنای باندی استفاده کرد. پهنای باند بین مشترکین تقسیم شده است.
سوئیچینگ مدار اطمینان بالایی دارد. سوئیچسنگ بسته قابل اعتماد نیست.
در سوئیچینگ مدار، منابع بیشتر اتلاف می‌شود. در سوئیچسنگ بسته، درقیاس‌با سوئیچینگ مدار منابع کمتری اتلاف می‌شود.
در این روش، نمی‌توان داده‌ها را ذخیره و بعدا ارسال کرد. در این روش، می‌توان داده‌ها را ذخیره و بعدا ارسال کرد.
منبع انتقال داده را انجام می‌دهد. انتقال داده‌ها را نه‌تنها منبع، بلکه روترهای میانه‌ی مسیر نیز انجام می‌دهند.

توصیفی‌که در ابتدا برای سیستم GSM به‌کار برده می‌شد، یک شبکه‌ی دیجیتال سوئیچ‌شده در مدار با قابلیت مکالمه‌ی تلفنی کاملا دوسویه بود. این تعریف با گذشت زمان و ابتدا، اضافه‌شدن ویژگی انتقال داده‌های سوئیچ‌شده در مدار و سپس انتقال داده‌های بسته‌ای به‌کمک سرویس عمومی بسته‌های رادیویی (GPRS) و سرعت داده‌ی افزایش‌یافته برای تکامل GSM یا EDGE، ارتباطات داده را نیز شامل شد. GSM دارای چندین بخش گسسته است.ساختار این شبکه، مشتق‌شده در چندین بخش جداگانه است:

  • زیرسیستم ایستگاه پایه: ایستگاه‌های پایه و کنترلرهای آن‌ها
  • شبکه و زیرسیستم سوئیچینگ: بخشی از شبکه‌ی GSM که به شبکه‌ی ثابت شباهت دارد و گاهی‌اوقات تنها با نام شبکه‌ی اصلی خوانده می‌شود.
  • شبکه‌ی اصلی GPRS: بخشی اختیاری است که امکان اتصال به اینترنت بسته‌محور را فراهم می‌کند
  • سیستم پشتیبانی عملیات: وظیفه‌ی نگه‌داری شبکه را برعهده دارد.

ساختار GSM

زیرسیستم ایستگاه پایه (BSS) بخشی از شبکه‌ی تلفن سلولی سنتی است که مسئول رسیدگی به ترافیک داده و سیگنال‌دهی بین گوشی‌های موبایل و شبکه‌ی اصلی را برعهده دارد. درواقع، BSS کانال‌های مکالمه‌ای را کدگذاری می‌کند، کانال‌های رادیویی را به گوشی‌های موبایل اختصاص می‌دهد، پیجینگ می‌کند، دریافت و انتقال سیگنال ازطریق رابط هوایی (آنتن‌ها) را برعهده دارد و وظایف متعدد دیگری را دررابطه‌با شبکه‌ی رادیویی انجام می‌دهد.

GPRS سیستم توسعه‌یافته‌ای از شبکه‌های ۲G موجود، برای ایجاد قابلیت سرویس‌های بسته‌محور، هم‌زمان با افزایش سرعت و نرخ داده‌های این شبکه‌ها است.

برای توصیف شبکه و زیرسیستم سوئیچینگ، ابتدا لازم است تا با مفهوم شبکه‌ی تلفن سوئیچ‌شده‌ی عمومی (PSTN)، رومینگ و mobility management آشنا شوید. PSTN، مجموعه‌ای از شبکه‌های تلفنی سوئیچ‌شده‌ی مداری است که توسط اپراتورهای ملی، منطقه‌ای یا محلی اداره می‌شود و زیرساخت‌ها و خدمات ارتباطات عمومی را ارائه می‌دهد. PSTN شامل خطوط تلفن، کابل‌های فیبر نوری، لینک‌های انتقال ماکروویو، شبکه‌ی سلولی، ارتباطات ماهواره‌ای و کابل‌های تلفن زیر دریا است. تمامی این موارد، توسط مراکز تبادل‌کننده‌ی تلفن که پیش‌تر نیز اشاره شد به‌هم متصل هستند و درنتیجه‌ی این اتصال، می‌توانند با هم ارتباط برقرار کنند. شبکه‌ی تلفن سوئیچ‌شده‌ی عمومی، درابتدا تنها تلفن‌های ثابت را پشتیبانی می‌کرد؛ ولی حالا کاملا دیجیتالی است و شبکه‌های موبایل و سایر شبکه‌ها را شامل می‌شود.

پیش‌تر عملکرد دکل‌های مخابراتی و ایستگاه‌های پایه توضیح داده شد. هنگامی‌که تلفن همراه، خارج از شعاع پوشش شبکه‌ی خانگی باشد، قابلیت رومینگ کمک می‌کند تا این دستگاه با بهره‌گیری از ایستگاه پایه‌ی شبکه‌ی ارتباطاتی دیگری، همچنان متصل باقی بماند. Mobility management نیز یکی‌از مهم‌ترین کارکردهای شبکه‌ی GSM است. هدف تابع Mobility management، ردیابی کاربران موبایل برای ایجاد امکان تماس، ارسال پیام متنی و سرویس‌های دیگر تلفن همراه است.

شبکه و زیرسیستم سوئیچینگ (NSS) یا شبکه‌ی اصلی GSM، یکی از مولفه‌های سیستم GSM است که تماس صوتی و توابع Mobility management برای گوشی‌های موبایلی که روی شبکه‌ی ایستگاه پایه رومینگ می‌شوند را ایجاد می‌کند. این شبکه را اپراتورهای موبایل توسعه داده‌اند. NSS کمک می‌کند دستگاه‌های موبایل و در شبکه‌ی گسترده‌ترِ تلفن سوئیچ‌شده‌ی عمومی (PSTN)، تلفن‌ها با یکدیگر ارتباط برقرار کنند.

NSS در ابتدا برای شبکه‌های سوئیچ‌شده در مدار طراحی شده بود و در خدمات سنتی GSM همانند مکالمه، پیام متنی و داده‌های سوئیچ‌شده در مدار به‌کار می‌رفت. بخش یادشده بعدها، با معماری دیگری توسعه یافت تا خدمات GPRS را نیز ارائه دهد.

 

 

شبکه‌ی موبایلی ۲.۵G یا سرویس عمومی بسته‌های رادیویی (GPRS)

GPRS سیستم توسعه‌یافته‌ای از شبکه‌های ۲G موجود، برای ایجاد قابلیت سرویس‌های بسته‌محور، هم‌زمان با افزایش سرعت و نرخ داده‌های این شبکه‌ها است. اصطلاح نسل دو و نیم (۲.۵G) برای توصیف سیستم‌های ۲G به‌کار می‌رود که علاوه‌بر استاندارد ارتباطی سوئیچسنگ مدار (Circuit switching)، از دامنه‌ی سوئیچینگ بسته (Packet switching) استفاده می‌کنند. البته اصلاح ۲.۵G کاربرد رسمی ندارد. GPRS با استفاده از پایگاه داده‌ی HLR، VLR و AuC و فناوری‌های HSCSD، GPRS و EDGE داده‌ها را با سرعت ۵۶ تا ۳۸۴ کیلوبیت‌برثانیه منتقل می‌کند.

فناوری ۲.۵G خدماتی همچون دسترسی به پروتکل کاربردی بی‌سیم (WAP) و سرویس MMS را فراهم کرده و برای ارتباطات اینترنتی، سرویس‌هایی مانند ایمیل و شبکه‌ی بی‌سیم جهانی وب (WWW) را در اختیار کاربران قرار می‌دهد. هزینه‌ی انتقال داده در سیستم GPRS معمولا به‌ازای هر مگابایت از ترافیک منتقل‌شده محاسبه می‌شود؛ درحالی‌که قیمت ارتباطات داده به‌وسیله‌ی روش سنتی سوئیچینگ مداری، به‌ازای هر دقیقه از اتصال به شبکه است؛ حال اینکه کاربر از سیستم استفاده کند یا خیر.

 

 

 HLR ،VLR و AuC

HLR یا Home Location Register، یک پایگاه داده‌ی مرکزی شامل جزئیات هر کاربر موبایلی است که به شبکه‌ی GSM دسترسی دارد. در هر شبکه‌ی عمومی تلفن همراه، ممکن است چند HLR به‌صورت فیزیکی در محل‌های مختلف شبکه‌ی PLMN تعبیه شوند. شبکه‌ی PLMN ترکیبی از تمامی نسل‌های شبکه‌های ارتباطی است که هر اپراتور ارائه می‌دهد؛ PLMN درواقع همان PSTN بدون تلفن‌های ثابت است. VLR یا Visitor Location Register نیز پایگاه داده‌ای برای ایستگاه‌های موبایل (MS) است و اطلاعات را به مراکز تبادل‌کننده‌ی تلفن ارسال می‌کند.

AuC یا مرکز احراز هویت (Authentication Center)، تابعی برای اعتبارسنجی هر سیم‌کارتی است که معمولا هنگام روشن‌شدن گوشی، سعی دارد به شبکه‌ی مرکزی GSM متصل شود. درصورت موفقیت‎‌آمیز بودن اعتبارسنجی، اطلاعات سیم‌کارت و کاربر آن در پایگاه داده‌ی HLR ذخیره می‌شود. همچنین یک کلید رمزگذاری نیز تولید می‌شود که متعاقباً برای رمزگذاری کلیه‌ی ارتباطات بی‌سیم (مکالمه، پیام متنی و مواردی از این‌دست) بین تلفن همراه و شبکه‌ی مرکزی GSM استفاده می‌شود.

 

 

شبکه‌ی تلفن همراه ۲.۷۵G یا EDGE (سرعت داده‌ی افزایش‌یافته برای تکامل GSM)

شبکه‌ی GPRS با معرفی رمزگذاری ۸PSK به شبکه‌های EDGE تکامل یافت. EGPRS و IMT-SC، فناوری‌های دیجیتال تلفن همراهی بودند که کمک کردند سرعت انتقال داده افزایش یافته و سیستم GSM استاندارد توسعه یابد. فناوری EDGE از آغاز سال ۲۰۰۳ میلادی، درابتدا توسط اپراتور AT & T در ایالات متحده روی سیستم GSM سوار شد.  شرکت‌های دخیل در پروژه‌ی ۳GPP بعدها شبکه‌ی یادشده را به‌عنوان بخشی از سیستم GSM استانداردسازی کردند و ظرفیت بالقوه‌ی EDGE‌ را تا سه‌برابر شبکه‌های GSM و GPRS افزایش دادند.

هما‌نگونه که پیش‌تر گفته شد، GSM از فناوری TDMA استفاده می‌کند که با تقسیم سیگنال‌ها به بازه‌های زمانی کوتاه، امکان استفاده‌ی کاربران بیشتری را از یک فرکانس فراهم می‌کند. حال به‌لطف روش‌های پیچیده‌تر رمزگذاری، یعنی ۸PSK، شبکه‌ی EDGE در بازه‌های زمانی کوتاه مشابه‌با GSM، تا ۲۳۶٫۸ کیلوبیت‌برثانیه سرعت انتقال داده دارد. فناوری EDGE نسخه‌ای توسعه‌یافته از GSM است، ولی اجازه می‌دهد تا انتقال سریع‌تر و جمع‌وجورتری از داده‌ها و اطلاعات به‌وجود آید. همچنین شبکه‌ی EDGE، که حامل منفرد یا IMT-SC نیز نامیده می‌شود، یک فناوری رادیویی است و تاحدودی، بخشی از نسل سوم شبکه‌های ارتباطی به‌حساب می‌آید. فناوری EDGE به‌دلیل انعطاف‌پذیری بیشتر برای حمل داده‌های سوئیچ مدار و سوئیچ بسته، نسبت‌به GSM خواهان بیشتری دارد.

درمقایسه‌با GPRS، فناوری EDGE داده‌ها را در زمان کمتری منتقل می‌کند. برای مثال، یک فایل متنی ۴۰ کیلوبایتی در شبکه‌ی EDGE در عرض دو ثانیه منتقل می‌شود، حال آن‌که GPRS همان فایل را در ۶ ثانیه انتقال می‌دهد. بزرگ‌ترین مزیت فناوری EDGE این است که نیازی به صرف هزینه‌ی اضافی یا هیچ سخت‌افزار و نرم‌افزار دیگری برای استفاده از آن وجود ندارد. درواقع گوشی‌هایی که از سیستم GSM استفاده می‌کنند، فناوری EDGE را نیز پشتیبانی خواهند کرد.

 

 

جمع‌بندی

نسل ۱G ۲G ۲.۵G ۲.۷۵G
ظرفیت داده ۲ کیلوبایت ۱۰ کیلوبایت ۲۰۰ کیلوبایت ۴۷۳ کیلوبایت
سال توسعه ۱۹۸۴ ۱۹۹۰ ۲۰۰۰ ۲۰۰۳
انتقال داده ۱۴٫۴ کیلوبایت بیشتر از ۲۰ کیلوبایت بیشتر از ۲۰ کیلوبایت
استاندارد
  • AMPS
  • NMT
  • TACS
  • MTS
  • AMTS
  • IMTS
CDMA

TDMA

GPRS EDGE
استاندارد وب WWW WWW WWW
دسترسی چندگانه FDMA CDMA

TDMA

CDMA

TDMA

CDMA

TDMA

سرویس فقط مکالمه مکالمه، داده MMS، اینترنت MMS، اینترنت
شبکه‌ی اصلی PSTN PSTN  PLMN  PLMN
هندآف افقی افقی افقی افقی
معایب هندآف ضعیف، امنیت پایین نیاز به سیگنال قوی، سرعت داده‌ی پایین نیاز به سیگنال قوی، سرعت داده‌ی پایین نیاز به سیگنال قوی، سرعت داده‌ی پایین

تا به این قسمت از مقاله، توضیح داده شد که دکل‌های مخابراتی چگونه سیگنال‌های تلفن همراه را ردیابی و دریافت می‌کنند، چگونه بین شبکه‌ی PLMN و PSTN و دستگاه‌های تلفن همراه ارتباط برقرار می‌کنند و در نهایت چگونه داده‌ها را جابه‌جا می‌کنند. کارکرد و انواع شبکه‌های ارتباطی بی‌سیم 0G، ۰.۵G، ۱G، ۲G، ۲.۵G و ۲.۷G توصیف و شبکه‌های پرکاربردی چون EDGE، GSM و GPRS واکاوی شد. دقت کنید که حجم انبوه شبکه‌های موبایلی و انواع فناوری‌های مختص ‌به هر کشور، سبب شد تا بسیاری از اصطلاحات خلاصه‌وار توضیح داده شود و از توصیف برخی‌از فناوری‌ها و موارد حاشیه‌ای خودداری شود.

منبع: zoomit.ir

پروژه مایکروسافت و اینتل

پروژه مایکروسافت و اینتل برای تبدیل بدافزارها به تصویر؛ گام جدید برای حفاظت از کامپیوترها

مایکروسافت و اینتل اخیرا با یکدیگر پروژه جدیدی برای حفاظت از کامپیوترها را آغاز کرده‌اند. این پروژه «STAMINA» نام دارد و  نوع جدیدی از شناسایی و دسته‌بندی بدافزارها را ارائه می‌کند. روش جدیدی که این دو کمپانی توسعه داده‌اند، بدافزارها را به عکسی سیاه و سفید تبدیل کرده و سپس آن را اسکن و بررسی می‌کند.

پروژه STAMINA (سرواژه STAtic Malware-as-Image Network Analysis) به معنی «آنالیز شبکه‌ای ثابت بدافزار به عنوان عکس» به کمک تکنیک جدیدی، بدافزارها را به عکس سیاه و سفید تبدیل می‌کند و سپس با اسکن تصویر، به دنبال بافت‌ها و ساختارهای الگویی مشخص و مختص به هر بدافزار می‌گردد. تیم تحقیقات مایکروسافت و اینتل می‌گویند تمامی فرایندهای تشخیص بدافزار، تنها در چند مرحله ساده صورت می‌گیرد.

اولین گام دریافت یک فایل و تبدیل سیستم باینری (دودویی) آن به جریانی از داده‌های پیکسلی است. محققین سپس این جریان پیکسلی تک بعدی را به یک تصویر دو بعدی تبدیل می‌کنند تا الگوریتم‌های متداول آنالیز تصویر بتوانند آن را تحلیل کنند. عرض تصویر بر اساس حجم فایل ورودی و طبق جدول زیر انتخاب می‌شود. ارتفاع یا طول تصویر نیز به صورت پویا، متغیر خواهد بود که به کمک آن می‌توان جریان داده‌های پیکسلی را بر اساس ارزش عرض عکس، تقسیم‌بندی کرد. پس از سرهم کردن جریان داده‌های پیکسلی به یک تصویر نرمال دو بعدی، محققین تصویر نهایی را به ابعادی کوچکتر کاهش می‌دهند.

مایکروسافت و اینتل

محققین دو کمپانی اینتل و مایکروسافت می‌گویند کاهش ابعاد تصویر «تاثیر منفی بر نتایج دسته‌بندی» نخواهد داشت و در اصل یک گام ضروری است تا منابع رایانشی آن‌ها با میلیاردها پیکسل سر و کار نداشته باشند، زیرا در غیر این صورت فرایند تحلیل به شدت کند پیش خواهد رفت. آن‌ها در گام بعدی عکس به دست آمده را به یک شبکه عصبی عمیق از پیش تعلیم داده شده می‌دهند تا آن را اسکن کرده و در دسته سالم یا آلوده قرار دهد.

مایکروسافت می‌گوید ۲.۲ میلیون نمونه آلوده فایل پرتابل قابل اجرا را در پایگاه داده این شبکه عصبی قرار داده است تا پایه و اساس تحقیقات را تشکیل دهد. آن‌ها ۶۰ درصد بدافزارهای شناخته شده را به عنوان نمونه برای آموزش شبکه عصبی عمیق، ۲۰ درصد آن را برای صحت‌سنجی این شبکه عصبی عمیق و ۲۰ درصد دیگر را برای فرایند اصلی تست استفاده کردند.

مایکروسافت و اینتل

محققین این دو کمپانی در نهایت اعلام کرده‌اند که STAMINA توانسته با دقت ۹۹.۰۷ درصد و با نرخ مثبت کاذب ۲.۵۸ درصد، بدافزارها را شناسایی و دسته‌بندی کند (نرخ مثبت کاذب در این جا به این معناست که فایل‌های عادی به عنوان بدافزار شناخته شوند). محققین در رابطه با این نتیجه می‌گویند «نتایج این پروژه نشان می‌دهد که می‌توان از یادگیری انتقال عمیق برای اهداف دسته‌بندی بدافزارها استفاده کرد.»

البته STAMINA برای فایل‌های حجیم‌تر چندان پاسخگو نیست، زیرا محدودیت‌ها باعث می‌شوند تبدیل میلیاردها پیکسل به یک تصویر JPEG و سپس کاهش ابعاد آن، بهینه نباشد. البته احتمالا چنین چیزی از کمترین میزان اهمیت برخوردار است، زیرا محققین در ابتدا نیز این پروژه را برای فایل‌های کم‌حجم توسعه داده بودند. در نهایت انتظار می‌رود این پروژه کم کم راه خود را به نرم‌افزار دیفندر مایکروسافت باز کرده تا میلیاردها دستگاه را به لایه جدیدی از حفاظت در برابر بدافزارها تجهیز کند.

منبع: digiato.com

پیش‌بینی ایلان ماسک

پیش‌بینی عجیب ایلان ماسک: مردم از ۱۰ سال دیگر نیازی به حرف زدن ندارند

ایلان ماسک به تازگی در قسمتی از پادکست «The Joe Rogan Experience» به این موضوع اشاره کرده که انسان‌ها از ۵ یا ۱۰ سال آینده، به صورت غیرکلامی با هم ارتباط برقرار می‌کنند و دیگر با یکدیگر صحبت نخواهند کرد.

طی این مصاحبه، ایلان ماسک درباره موارد مختلفی صحبت کرد که به عنوان مثال می‌توان به دستگاه‌های کاشتنی مغز و همچنین مشکلات مربوط به امنیت خانه‌ها اشاره کرد. زمانی که نوبت به توانایی ارتباط برقرار کردن انسان‌ها با یکدیگر رسید، ماسک پیش‌بینی کرد که انسان‌ها از ۱۰ سال دیگر نیازی به صحبت کردن نخواهند داشت. مدیرعامل تسلا در این پادکست گفت:

«روزی در آینده می‌توانید ذهن یکدیگر را بخوانید و به صورت غیرکلامی با یکدیگر ارتباط برقرار کنید، بدون اینکه از دهان استفاده کنید.»

ماسک تنها در رابطه با گفتگو، ایمیل و پیام‌ها صحبت نکرد، بلکه سیستمی از همزیستی میان انسان و هوش مصنوعی را مدنظر دارد که توسط آن امکان تبادل نظرات و ایده‌ها بدون کلمات وجود دارد. مدیرعامل اسپیس ایکس درباره نظریه خود اعلام کرد:

«مغز ما تلاش زیادی می‌کند تا مفاهیم پیچیده را درون کلمات فشرده کند و اطلاعات زیادی در این بین نابود می‌شوند. زمانی که این کلمات را می‌گویید، آن‌ها تفسیر و ترجمه می‌شوند و سپس درون گوش فرد مقابل از حالت فشرده خارج می‌شوند.»

به اعتقاد ماسک، برای ارتباط سریع‌تر و دقیق‌تر می‌توان انسان را با ماشین ادغام کرد و همچنین فشرده‌سازی ایده‌ها توسط کلمات می‌تواند ارتباط برقرار کردن را تبدیل به امری سخت کند. بنابراین ارتباط غیرکلامی می‌تواند باعث ارتباط بهتر میان افراد شود. به گفته ماسک، انسان تا حدودی سایبورگ محسوب می‌شود، چرا که گوشی هوشمند، لپ‌تاپ و دستگاه‌های الکترونیکی دارد.

شرکت «نورولینک» که توسط ایلان ماسک مدیریت می‌شود، در حال کار روی ایمپلنت مغز است که می‌تواند به صورت مستقیم با مغز بیمار ارتباط داشته باشد تا آسیب‌های مغزی را درمان کند. شاید نزدیک به یکسال دیگر نورولینک به خواسته خود دست پیدا کند. باید منتظر ماند و دید پیش‌بینی ماسک مبنی بر حذف ارتباطات کلامی میان انسان‌ها طی ۵ تا ۱۰ سال آینده محقق می‌شود یا خیر.

منبع: digiato.com

اولین تصاویر منتشر شده گوگل و اپل از کرونا

اپل و گوگل اولین تصاویر و اطلاعات را از سرویس مشترک ردگیری ویروس کرونا منتشر کردند

اپل و گوگل به توسعه‌ی نسخه‌ی نهایی اپلیکیشن مشترک برای ردگیری ابتلا به ویروس کرونا نزدیک می‌شوند و اولین تصاویر نمونه از آن را نیز منتشر کردند.
اپل و گوگل، منابع جدیدی را در اختیار توسعه‌‌دهندگانی قرار می‌دهند که قصد استفاده از Exposure Notification API را دارند.

ابزار توسعه‌ای مذکور، توسط دو غول دنیای سیستم‌عامل موبایل توسعه می‌یابد و به‌عنوان ابزاری کاربردی در دوران شیوع ویروس کرونا شناخته می‌شود. ابزار نهایی، راهکاری چندپلتفرمی خواهد بود که به آژانس‌های سلامت عمومی در اطلاع‌رسانی به افراد پیرامون قرار گرفتن احتمالی در معرض مبتلایان به کووید ۱۹ کمک می‌کند.

ابزار مشترک اپل و گوگل ابتدا به‌نام Contact Tracing API شناخته می‌شد، اما شرکت‌ها بعدا نام Expsosure Notification API را برای آن انتخاب کردند. تغییر نام، با هدف تمرکز بر کارایی و استفاده‌ی اصلی از اپلیکیشن انجام شد. نسخه‌ی اولیه‌ی ابزار برنامه‌نویسی مذکور، هفته‌ی گذشته با به‌روزرسانی نسخه‌های بتا iOS و Xcode برای توسعه‌دهنده‌ها در دسترس قرار گرفت. در جدیدترین اقدام، گوگل و اپل نمونه‌های اولیه و منابع جدیدی را برای توسعه‌دهنده‌ها منتشر کرده‌اند که شامل المان‌های نمونه‌ی رابط کاربری و کد نمونه برای iOS و اندروید می‌شود. این نمونه‌ها با هدف ارائه‌ی المان‌های طراحی و کدنویسی به توسعه‌دهنده‌های عامل منتشر شد تا توسعه‌ی اپلیکیشن‌های مرتبط خود را با سرعت بیشتری شروع کنند. توسعه‌دهنده‌های هدف، اپلیکیشن‌های ردگیری سلامت را برای سازمان‌های عمومی توسعه می‌دهند.

دو شرکت علاوه بر ارائه‌ی کدهای اولیه و نمونه‌های طراحی، قوانین و سیاست‌های توسعه‌ی اپلیکیشن را نیز منتشر کردند. توسعه‌دهنده‌ها برای دریافت تأییدیه‌ی نهایی انتشار اپلیکیشن‌های خود، باید این سیاست‌ها و قوانین را رعایت کنند:

اپلیکیشن‌ها باید توسط آژانس‌های دولتی سلامت عمومی یا با هدف استفاده توسط آن‌ها توسعه پیدا کند. همچنین اپلیکیشن تنها باید با هدف واکنش به همه‌گیری کووید ۱۹ توسعه یابد.
پیش از استفاده از API ردگیری، باید به‌صورت شفاف از کاربر مجوز دریافت شود.
پیش از انتشار نتیجه‌ی مثبت ابتلای کاربر به بیماری با آژانس عمومی مالک اپلیکیشن، باید مجوز انتشار از کاربر دریافت شود.
اطلاعات کاربر به‌هیچ‌وجه نباید در کاربردهایی به‌جز مقابله با شیوع ویروس کرونا استفاده شود
برای اطلاع‌رسانی پیرامون قرار گرفتن در معرض بیمار مبتلا به کووید ۱۹، باید حداقل اطلاعات ممکن از کاربر دریافت شده و همچنین تنها برای کاربردهای مرتبط با کووید ۱۹ استفاده شود. به بیان دیگر، این اپلیکیشن‌ها از هرگونه استفاده از اطلاعات برای کاربردهایی همچون تبلیغات، منع شده‌اند.
اپلیکیشن‌ها هیچ‌گونه دسترسی و حتی امکان درخواست دسترسی به بخش امکانات موقعیت‌یابی گوشی‌ها را ندارند. اپل و گوگل می‌گویند اپلیکیشن‌های حاضر آژانس‌های سلامت عمومی که از قابلیت موقعیت‌یابی مکانی گوشی‌ها استفاده می‌کنند، هنوز هم در دسترس خواهند بود، اما قطعا به رابط Exposure Notification دسترسی نخواهند داشت.
هر کشور تنها حق توسعه‌ی یک اپلیکیشن را دارد تا بازدهی طرح جدید به حداکثر برسد و از هرگونه بخش‌بندی شدن کاربرها جلوگیری شود. البته اپل و گوگل می‌گویند اگر کشوری ساختار ایالتی یا منطقه‌ای مستقل داشته باشد، همکاری لازم برای پشتیبانی حداکثری از آن‌ها را انجام خواهند داد. به بیان دیگر اگر یک کشوری به اپل اعلام کند که قصد پیاده‌سازی سیستم ردگیری به‌صورت ایالت به ایالت یا استان به استان دارد، شرکت امکان لازم برای انتشار اپلیکیشن‌های گوناگون را در اپ‌استور آن کشور فراهم می‌کند. به‌علاوه، همکاری‌های لازم نیز انجام می‌شود تا انتشار اطلاعات بین ایالات‌ها و استان‌ها درصورت درخواست دولت مرکزی، ممکن باشد.
اپل و گوگل اعلام کردند که با سرعت لازم، به‌روزرسانی‌های موردنیاز را برای نرم‌افزاها و کیت‌های توسعه‌ی نرم‌افزاری خود ارائه می‌کنند تا درنهایت، نسخه‌ی عمومی API تا پایان ماه جاری میلادی برای مصرف‌کننده‌ها عرضه شود. هر دو شرکت، میانه‌ی ماه مه را برای انتشار API سمت کاربر در نظر گرفته‌اند. برنامه‌ی نهایی یعنی اطلاع‌رسانی اعلانی به‌صورت قابلیتی در سطح سیستم، احتمالا تا پایان سال جاری اجرایی خواهد شد.

تصاویری که توسط گوگل و اپل منتشر شد، نمونه‌های اولیه‌ی طراحی رابط کاربری برای هر دو پلتفرم هستند. با نگاهی به این نمونه‌ها می‌توان ساختار اعلان‌ها، تنظیمات، طراحی صفحه و دیگر المان‌های رابط کاربری را متوجه شد. البته اپلیکیشن‌هایی که توسط آژانس‌های سلامتی در کشورهای گوناگون ساخته می‌شوند، احتمالا طراحی متفاوتی با هم خواهند داشت.

آژانس‌های عمومی سلامت در کشورهای گوناگون، از مدت‌ها پیش تصمیم گرفتند تا اپلیکیشن‌های ردگیری ابتلا به ویروس کرونا را به‌صورت اختصاصی توسعه دهند. آن‌ها برای پیاده‌سازی برنامه‌های خود نیاز به دسترسی در سیستم‌‌های عامل اندروید و iOS داشتند که شرکت‌ها تمایلی برای ارائه‌ی آن دسترسی‌ها نشان ندادند. آن‌ها درنهایت تصمیم گرفتند تا با همکاری مشترک، نیاز آژانس‌های سلامتی را به‌صورت API برطرف کنند. اپل و گوگل ساختار اطلاع‌رسانی ازطریق بلوتوث را به‌جای استفاده از اطلاعات مکانی کاربران انتخاب کردند. تصمیم‌گیری آن‌ها برای حفظ هرچه بیشتر حریم خصوصی کاربران انجام شد. همچنین ساختار جدید در محیط‌های گوناگون قابلیت پیاده‌سازی و استفاده دارد. به‌عنوان مثال ردگیری با این روش نسبت به امکانات موقعیت‌یابی، در محیط‌های بسته کارایی بیشتری دارد.

آژانس‌های سلامتی می‌توانند از کاربران درخواست کنند تا کدی منحصربه‌فرد را برای وارد کردن نتایج آزمایش کووید ۱۹ خود در اپلیکیشن، استفاده کنند. با چنین روشی اطمینان حاصل می‌شود که نتایج آزمایش، از منابع معتبر در اپلیکیشن وارد شده‌اند و یک گزارش شخصی نیستند. درنهایت نتایجی که به‌عنوان تأیید یا رد ابتلای فرد به بیماری کووید ۱۹ در اپلیکیشن وارد می‌شوند، ازطریق مراکز آزمایشی معتبر کسب شده‌اند.

درنهایت فراموش نکنید که نمونه‌های اولیه‌ی منتشرشده توسط اپل و گوگل، هیچ‌گاه در دسترس کاربران عادی قرار نخواهند گرفت و تنها با هدف کمک به توسعه‌دهنده‌ها منتشر شده‌اند. هر دو شرکت، تمامی کدهای لازم را با نمونه‌های اولیه‌ی توسعه‌ی اپلیکیشن در اختیار توسعه‌دهنده‌ها قرار می‌دهند تا ساختن اپلیکیشن‌های اختصاصی برای ردگیری بهتر بیماران مبتلا به کووید ۱۹، در سرعت و روالی قابل‌توجه صورت بگیرد.
منبع: zoomit.ir

رابط مغز و رایانه ، BCI

رابط مغز و رایانه؛ عصای دست معلولان یا مقدمه‌ای برای دستکاری شخصیت؟

فناوری در سال‌های اخیر پیشرفت شگفت‌انگیزی داشته که اگرچه باعث شده زندگی ما بسیار راحت‌تر از گذشته شود، اما باعث ایجاد نگرانی‌هایی نیز شده که یکی از مهم‌ترین آن‌ها، واسط مغز و رایانه (BCI) است. این واسط می‌تواند سیگنال‌های مغز را بخواند و از آن‌ها برای کارهای خاصی استفاده کند که نگرانی‌های زیادی در میان دانشمندان و فعالان حوزه فناوری ایجاد کرده است.

در طبقه دهم یکی از ساختمان‌های دانشگاه کلمبیا، افرادی با الکترودهایی که روی سر خود دارند، توسط یک هدست واقعیت مجازی رانندگی با خودرو را تجربه می‌کنند. در میدان دید این افراد پیانوها و قایق‌های بادبانی به نمایش گذاشته می‌شوند که توجه آن‌ها را در پی دارد.

این تحقیق توسط «پاول ساجدا»، مدیر آزمایشگاه تصویربرداری هوشمند و محاسبات عصبی دانشگاه کلمبیا سرپرستی می‌شود و فعالیت مغز افراد از طریق فناوری الکتروانسفالوگرافی (EEG) را بررسی می‌کند. در این تحقیق هدست واقعیت مجازی حرکات چشم کاربران را ردیابی می‌کند تا محل نگاه کردن افراد را متوجه شود. این اطلاعات توسط یک کامپیوتر که مستقیما با امواج مغز در ارتباط است با نام واسط مغز و رایانه (BCI) پردازش می‌شود.

 

 

واسط مغز و رایانه چه کاربردی دارد؟

در آزمایش دانشگاه کلمبیا هدف از جمع‌آوری اطلاعات مغز، آموزش هوش مصنوعی در خودروهای خودران است، بنابراین آن‌ها متوجه این موضوع می‌شوند که راننده چه زمانی به اطراف یا سوژه‌ای خاص توجه می‌کند. واسط مغز و رایانه در زمینه‌های زیادی کاربرد دارد که برای مثال می‌توان به مدیریت پهپادها توسط سربازان در آژانس پروژه‌های پژوهشی پیشرفته دفاعی ایالات متحده آمریکا (دارپا) و نظارت روی دانش آموزان در مدارس چین اشاره کرد.

 وضع قوانین برای استفاده از واسط مغز و رایانه هستند

این دستگاه‌ها همچنین در صنایع پزشکی نیز مورد استفاده قرار می‌گیرند مانند نسخه‌هایی از آن که برای افراد معلول این امکان را فراهم می‌کند که توسط ذهن خود، با تبلت کار کنند یا اینکه می‌تواند به بیماران مبتلا به صرع پیش از تشنج هشدار دهد. در ژوئیه ۲۰۱۹ مدیرعامل تسلا عملکرد «نورولینک» را به نمایش گذاشت که می‌تواند واسط مغز و رایانه را در مغز افراد قرار دهد تا امکان همزیستی با هوش مصنوعی فراهم شود.

برخی کارشناسان به علت عدم شفافیت در عملکرد این دستگاه‌ها، چندان به آن‌ها اعتماد ندارند. سوال مهم در این زمینه، ادعاهای بدون تایید شرکت‌ها و همچنین نحوه تاثیر آن‌ها روی کاربران است. این موارد باعث شده برخی افراد به دنبال ایجاد قانونی برای محافظت از افراد در برابر با آینده‌ای باشد که می‌توان از اطلاعات مغزی برای موارد تجاری استفاده کرد.

 

دانشمندان به دنبال وضع قوانین برای استفاده از واسط مغز و رایانه هستند

به گفته «دیوید وینیکوف»، تحلیلگر ارشد در زمینه فناوری‌های همگرا در سازمان همکاری و توسعه اقتصادی در پاریس، هر قدم در پیشرفت واسط مغز و رایانه نگرانی‌ها اخلاقی، قانونی و اجتماعی به وجود می‌آورد. وینکوف اعلام کرده:

«این واسط‌ها نگرانی‌های زیادی در رابطه با حریم شخصی کاربران ایجاد کرده‌اند. این فناوری پتانسیل آن را دارد که احساسات یا هویت یک فرد را تغییر دهد که این موضوع سوالاتی در رابطه با استقلال و خودمختاری یا ظرفیت برای هدایت زندگی یک شخص ایجاد کرده است.»

مغز ما برای هر فکر، احساس یا حرکتی سیگنال‌های الکتریکی ایجاد می‌کند و BCI برای خواندن این سیگنال‌ها توسعه پیدا کرده که برخی مواقع برای این کار از EEG و الکترودهایی روی سر استفاده می‌شود. برای این کار اغلب از ۱۶ تا ۶۴ الکترود استفاده می‌شود، البته برخی مدل‌ها ۲۵۶ الکترود دارند. نورولینک قصد دارد در این زمینه عملکرد تهاجمی‌تری داشته باشد و از ۳۰۷۲ رشته فلزی نازک روی مغز افراد استفاده کند.

واسط مغز و رایانه سیگنال‌های مغز را می‌خواند و از اطلاعات آن برای انجام وظایفی مانند نوشتن متن یا کنترل پهپاد توسط کامپیوتر یا ماشین استفاده می‌کند. با وجود اینکه هم اکنون کاربرد BCI بسیار محدود است، ساجدا به این موضوع اشاره می‌کند که هنوز سوالات زیادی در رابطه با نحوه کار مغز انسان وجود دارد.

دانشمندان از دهه ۷۰ میلادی در حال کار روی واسط مغز و رایانه برای اهداف پزشکی هستند، اما از سال ۲۰۰۷ این فناوری وارد بخش مصرفی شد. با پیشرفت در فناوری BCI و ظهور گوشی‌های هوشمند، نسخه‌های مصرفی آن‌ها و سایر فناوری‌ها که با مغز ارتباط برقرار می‌کنند، بسیار رایج شدند. برای مثال شرکت «نورواسکای» که در زمینه فروش اپلیکیشن‌های موبایل و پوشیدنی‌ها فعالیت دارد، سنسورهای مغز را بازاریابی می‌کند که به مردم اجازه می‌دهد که اطلاعات مناسبی را وارد اپلیکیشن‌های موبایل کنند.

«Thync» یکی دیگر از شرکت‌های فعال در حوزه فناوری‌های پوشیدنی محسوب می‌شود که ادعا می‌کند اپلیکیشن‌های BCI می‌توانند احساسات کاربر را تغییر دهند. برای مثال می‌توان آن‌ها به را خواب ترغیب کرد یا حتی مشکل پوستی آن‌ها با نام «پسوریازیس» را نیز درمان کرد. «Emotiv» شرکت دیگری بوده که هدست‌ EEG قابل حمل با قیمت ۷۰۰ دلار به فروش می‌رساند که توسط آن می‌توان اطلاعات مغز را برای آزمایش‌ها جمع آوری کرد. بسیاری از این محصولات مجوز دریافت نکرده‌اند و توسط سازمان مربوطه مورد بررسی قرار نگرفته‌اند.

 

 

قوانین مشخصی برای واسط مغز و رایانه وجود دارد؟

سازمان غذا و داروی ایالات متحده آمریکا (FDA) که برای دستگاه‌های پزشکی شامل BCI مجوز صادر می‌کند تنها برخی از آن‌ها را مورد تایید قرار داده، در حالی که تعداد بالایی از آن‌ها از نظر فنی جزو دستگاه‌های پزشکی دسته‌بندی نمی‌شوند و به صورت مستقیم در بازار به فروش می‌رسند. برای مثال در سال ۲۰۱۵ FDA دستگاه توسعه یافته توسط Thync را به عنوان یک دستگاه پزشکی تایید نکرد. FDA درباره واسط مغز و رایانه‌ که توسط آزمایشگاه‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرد، دستورالعمل دارد اما برای نمونه‌هایی که در بازار به فروش می‌رسند دستورالعمل مشخصی وجود ندارد.

 

تحریک جریان مستقیم درون‌ جمجمه‌ای می‌تواند عملکرد افراد را افزایش دهد

به گفته ساجدا، این شکاف‌های نظارتی نگرانی‌های زیادی ایجاد کرده. برای مثال یکی از روش‌های درمان توسط BCI، تحریک بخش‌های خاصی از مغز برای بهبود عملکردهای مخصوصی شامل حافظه، زبان یا دقت است. این نوع از واسط‌های مغز و رایانه از تکنیکی به نام تحریک جریان مستقیم درون‌ جمجمه‌ای (tDCS) استفاده می‌کنند و می‌تواند حرکت فیزیکی و زمان واکنش را تقویت کند. با این وجود، ابهاماتی درباره مزایای این روش وجود دارد.

با این وجود، برخی مانند نیروی دریایی آمریکا و بازیکنان تیم بسکتبال «گلدن استیت واریرز» در حال آزمایش تحریک جریان مستقیم درون ‌جمجمه‌ای برای بهبود عملکرد خود هستند. علاوه بر این، نمونه‌های خانگی این دستگاه‌ها نیز در حال تولید هستند تا توسط آن‌ها بتوان عملکردهای مختلف را بهبود داد یا حتی افسردگی را درمان کرد. تمام این موارد می‌توانند برای افراد عوارض ایجاد کنند و به مغز آسیب بزنند.

ایلان ماسک ادعاهای عجیب‌تری در رابطه با واسط مغز و رایانه دارد که آن، ترکیب آن با هوش مصنوعی است که البته هنوز نمونه مشخصی از آن توسط نورولینک معرفی نشده و اطلاعی از نحوه عملکرد آن نداریم.

پژوهشگر ارشد آزمایشگاه اخلاق و سیاست دانشگاه ETH در زوریخ سوئیس، «مارچلو اینکا» هشدار داده که اگر شرکت‌ها ادعاهای اغراق آمیز مطرح کنند، افراد ترغیب می‌شوند که در آزمایش‌ها شرکت کنند و دنبال نتایج غیر واقعی باشند، بنابراین باید آزمایش‌های انسانی توسط کمیته‌ای مورد تایید قرار بگیرند و پیش از حضور شرکت‌کنندگان، مزایا و خطرات آن‌ها بررسی شوند.

برخی شرکت‌ها و دانشمندان در حال توسعه واسط مغز و رایانه هستند و برخی نیز به دنبال ایجاد یک چارچوب قانونی برای جلوگیری از سوءاستفاده از اطلاعات مغز هستند. نظارت روی فعالیت مغز توسط BCI، اطلاعات زیادی تولید می‌کند که از آن‌ها می‌توان برای اهداف مختلفی از تبلیغات گرفته تا کمپین‌های سیاسی استفاده کرد. به عنوان مثال آزمایش تیم ساجدا به دنبال اطلاع از این موضوع است که افراد روی چه مواردی در محیط اطراف خود تمرکز می‌کنند که می‌توان از آن برای بهبود تبلیغات استفاده کرد.

برای رفع این نگرانی‌ها، اینکا یک رویکرد قانونی با نام «حقوق ذهن» را پیشنهاد داده. این چارچوب قانونی درباره جمع‌آوری اطلاعات، استفاده و همچنین محافظت از آن‌ها اطمینان حاصل می‌کند. اینکا مقاله‌ای در این زمینه در سال ۲۰۱۷ منتشر کرد و که در آن به حقوق جدید که می‌تواند در دهه‌های آینده به قوانین اضافه شوند شامل حق آزادی شناختی، حق داشتن حریم ذهنی، حق تمامیت ذهنی و حق دوام روانشناسی، اشاره داشت. به اعتقاد اینکا، این موارد می‌توانند مانع از سوءاستفاده از اطلاعات مغز شوند.

 

احتمال تغییر شخصیت افراد توسط واسط مغز و رایانه وجود دارد

در حال حاضر شرکت‌های فناوری به علت سرویس‌های خود می‌توانند به برخی اطلاعات حساس کاربران دسترسی پیدا کنند و اطلاعات مغز این موارد را افزایش می‌دهند. اکثر برنامه‌های واسط مغز و رایانه به پذیرش شرایط استفاده از سرویس توسط کاربران وابسته هستند که البته افراد کمی آن‌ها را می‌خوانند.

با پیشرفت در حوزه BCI، نیاز به شفافیت قانونی افزایش پیدا می‌کند. فناوری شاید بتواند در نحوه عملکرد مغز افراد تغییر ایجاد کند یا آنطور که برخی تحقیقات نشان داده‌اند، توسط آن می‌توان هویت خود را درک کرد. برای مثال مطالعه‌ای در سال ۲۰۱۹ روی ۶ بیمار مبتلا به صرع انجام شد تا مشخص شود مغز آن‌ها چگونه به BCI واکنش نشان می‌دهد و این واسط درون مغز آن‌ها برای هشدار تشنج کاشته شد. برخی از افراد پس از این کار احساس قدرت کردند، اما تعدادی روی مشکل خود تاکید بیشتری داشتند. یکی از آن‌ها پس از کاشت این واسط گفته بود که همیشه احساس بیماری می‌کند و حس متفاوت بودن نسبت به دیگران دارد. در حقیقت این فرد پس از کاشت واسط تبدیل به فرد دیگری شد.

برای رفع نگرانی‌ها در این زمینه نیاز به قانون داریم. به نظر می‌رسد FDA به دنبال قوانینی برای واسط‌های مغز و رایانه است، اما هنوز نمی‌دانیم چگونه به مشکلاتی که در تحقیق‌های قبلی ایجاد شده، توجه می‌شود. بسیاری به دنبال حفاظت از اطلاعات مغز هستند و از هر روشی برای این کار بهره می‌برند که برای مثال می‌توان به مسائل اخلاقی اشاره کرد. در گذشته شاهد چنین موضوعی برای دستکاری ژنتیکی بودیم که در نهایت در سال ۲۰۰۳، قوانینی برای آن وضع شد که روی جمع‌آوری و دستکاری اطلاعات ژنتیکی انسان‌ها نظارت دارد. به نظر می‌رسد باید منتظر چنین رویه‌ای برای BCI نیز باشیم.

منبع: digiato.com

رایانش کوانتومی اینتل

اینتل به دستاوردی انقلابی در حوزه رایانش کوانتومی دست پیدا کرد

به‌لطف دستاورد جدید اینتل و یکی از شرکای تجاری‌اش، امکان قراردادن سخت‌افزار کیوبیت و قطعه‌ی الکترونیکی کنترل‌کننده‌ی آن روی یک تراشه فراهم می‌شود. بسیاری از دنبال‌کنندگان اخبار فناوری با بیت (Bit) و بایت (Byte) به‌عنوان واحدهای اساسی در حوزه‌ی رایانش آشنایی است. درواقع، بیت و بایت در حوزه‌ی رایانش همچون واحدهای متر و اینچ برای بیان اندازه و مسافت است. با‌این‌حال، بیت و بایت به رایانش قدیمی مربوط می‌شود و امروزه ممکن است تا حد زیادی نتوانند جواب‌گو باشد. درزمینه‌ی رایانش امروزه گوگل و اینتل تلاش زیادی می‌کند تا روی مبحثی به‌نام رایانش کوانتومی (Quantum Computing) مانور دهد. در رایانش کوانتومی که امروزه توجه زیادی به آن می‌شود، استفاده از واحدی جدید با عنوان کیوبیت (Qubit) را شاهد هستیم. کیوبیت را می‌توان کوچک‌ترین واحد ذخیره‌ی اطلاعات و معیاری از مقدار اطلاعات کوانتومی به‌شمار آورد.

برخلاف واحد بیت که امروزه هم به‌شکل گسترده استفاده می‌شود، امکان کنترل کیوبیت کمی سخت‌تر است. این موضوع به‌ویژه در دماهای مختلف‌ خودش را نشان می‌دهد و مشکلاتی ایجاد می‌کند. اینتل و یکی از شرکای تجاری‌اش با نام QuTech اخیرا در خبری مهم اعلام کرده‌اند به دستاوردی جدید در حوزه‌ی رایانش دست یافته‌اند. به‌لطف فناوری انقلابی جدید اینتل و QuTech، به سیستم‌های مبتنی‌بر رایانش کوانتومی این امکان داده می‌شود در محیط‌های دارای دمای بیشتر نیز به ‌فعالیت خود ادامه دهد. بدین‌ترتیب، اینتل یک قدم به تولید رایانه‌های کوانتومی کاربردی نزدیک‌تر شده است.

کنترل کیوبیت (مخفف کوانتوم‌بیت) همچون بسیاری از دیگر مفاهیم مطرح در حوزه‌ی رایانش کوانتومی کار ساده‌ای نیست. در واحد بیت، معیارهای صفر و یک یا روشن و خاموش مجزا از یکدیگر را شاهد هستیم؛ با‌این‌حال، کیوبیت می‌تواند هر دو معیار صفر و یک (روشن و خاموش) را براساس وضعیت آن‌ها‌ اجرا کند. کیوبیت به‌طورویژه بر ذرات زیراتمی نظیر الکترون‌ها به‌همراه فوتون‌ها متکی است. همین موضوع باعث می‌شود ماهیت کلی کیوبیت به‌گونه‌ای باشد که بتوان از آن به‌عنوان دلیل اصلی تبدیل سیستم‌های مبتنی‌بر رایانش کوانتومی به ابررایانه‌های آینده یاد کرد.

افزون‌بر‌این، کیوبیت برای فعالیت مشکلات زیادی پیش ‌روی شرکت‌های سازنده قرار می‌دهد. در بسیاری از مواقع، این مشکلات به‌ دو دلیل اصلی ایجاد می‌شود: دلیل اول این است که کیوبیت فقط در دمای بسیار کم فعالیت می‌کند؛ بنابراین، برای فعالیت آن باید محیطی فراهم کرد که دمای آن به‌میزان درخورتوجهی کم باشد. این موضوع به‌خودی‌خود مشکل دوم را ایجاد می‌کند. در دماهای بسیار کم، قطعات کنترل‌کننده‌ی الکترونیکی کیوبیت از خود کیوبیت جدا می‌شود.

دقیقا در همین مرحله است که دستاورد جدید اینتل وارد کار می‌شود. اینتل از این دستاورد با نام «کیوبیت داغ» یاد می‌کند. به‌لطف دستاورد جدید اینتل و شریک تجاری‌اش، کیوبیت می‌تواند در دماهای بیش از یک کلوین (تقریبا ۲۷۲- درجه‌ی سلسیوس) نیز کار کند. در‌حال‌حاضر، رایانه‌های کوانتومی برای پردازش کارهای مختلف مجبور است در دماهای گستره‌ی میلی‌کلوین فعالیت کند که تنها اندکی بیشتر از دمای صفر مطلق است. جالب است بدانید رایانه‌های واقع در فضای خارج از زمین در دمای سه کلوین فعالیت می‌کند. چنین دستاوردی از نظر عملی به اینتل امکان می‌دهد سخت‌افزار کوانتومی و مدار الکترونیکی کنترل‌کننده‌ی آن را روی یک تراشه قرار دهد. این نوع تراشه می‌تواند به تولید رایانه‌های کوانتومی پیشرفته‌تر منتهی شود.

دستاورد جدید اینتل در بلندمدت نیز می‌تواند مزیت‌هایی به‌همراه بیاورد. به‌لطف این اتفاق،‌ تراشه‌های تولیدشده پیچیدگی کمتری دارد و بهره‌وری آن‌ها نیز بیشتر است. این تراشه‌های جدید می‌تواند بدون ایجاد هرگونه مشکل و فداکردن دقت، دو قسمت یادشده، یعنی سخت‌افزار و بخش کنترل‌کننده را به یکدیگر متصل کند. اینکه اینتل می‌تواند در چه زمانی تولید چنین تراشه‌هایی را عملی کند، فعلا نامشخص است و حتی شاید فکرکردن به آن در اوضاع‌واحوال فعلی درست نباشد؛ چون فاصله‌ی زیادی تا رخداد این اتفاق مهم داریم.

به‌علاوه اینتل و QuTech هنوز جزئیات دقیقی از دستاورد جدیدشان منتشر نکرده‌اند و تنها اطلاعات ابتدایی را دردسترس رسانه‌ها قرار داده‌اند. ظاهرا اینتل و QuTech فناوری جدیدشان را روی دو کیوبیت آزمایش کرده‌اند؛ درحالی‌که رایانه‌های کوانتومی پیشرفته‌ی امروزی دَه‌ها کیوبیت دارد. گفته می‌شود رایانه‌های بسیار قدرتمند که بتواند ازپسِ هر کاری بربیاید، به بیش از یک‌میلیون کیوبیت نیاز پیدا خواهد کرد. دقیقا به‌همین‌دلیل است که می‌گویم دستاورد جدید اینتل این شرکت را تنها «یک قدم» به تولید رایانه‌های کوانتومی پیشرفته‌تر نزدیک می‌کند. البته همین قدم اهمیت بسیار زیادی دارد. در‌حال‌حاضر، رایانش کوانتومی فقط در شرکت‌های بزرگی به‌وقوع می‌پیوندد که ازپسِ هزینه‌های گزاف آن برمی‌آید؛ بنابراین، به‌‌زودی رایانه‌های کوانتومی دردسترس افراد و شرکت‌های معمولی نخواهد گرفت.

منبع: zoomit.ir